گویا نیوز
هيات نظارت بر مطبوعات ايران دو روز پس از انتخابات مجلس، امروز در اقدامی غيرمنتظره، مجوز انتشار ۹ نشريه را لغو کرد.بهگزارش خبرگزاری ايسنا، ۹ نشريه "دنيای تصوير"، "هفت"، "بازنگری"، "صبح زندگی"، "تلاش"، "به سوی افتخار"، "ندای ايران"، "شوکا" و "هاوار". به استناد تبصره ۱۱ ماده ۱۱ قانون مطبوعات از سوی هيات نظارت بر مطبوعات لغو امتياز شدند.احمد طالبنژاد مدير مسئول ماهنامه "هفت"، که نشريهاش جزء نشريههای توقيف شده است، به زمانه گفت: در حکمی که عصر روز يکشنبه از سوی هيات نظارت بر مطبوعات دريافت کرده اعلام شده توقيف اين نشريه به استناد تبصره ماده ۱۱ قانون مطبوعات صورت گرفته است که به ويژگیهای مدير مسئول مربوط میشود.وی گفت: ما همه شرايط قانونی مدير مسئول را داريم و در طول پنج سال گذشته هم اين شرايط وجود داشته و در اين مدت هيچ اخطار و تذکری دريافت نکردهايم.هيات نظارت همچنين، به ۱۳ نشريه ديگر، جهت رعايت "مفاد قانون مطبوعات" و پايبندی به "رسالتهای مطبوعاتی" تذکر داده است. نام ۱۳ نشريه که مشمول اين تذکر شدهاند، اعلام نشده است.در اطلاعيه هيات نظارت مهمترين دلايل لغو مجوز اين نشريات، "استفاده ابزاری از عکسهای هنرپيشگان فاسد خارجی"، "درج جزييات زندگی مبتذل هنرپيشگان فاسد"، "درج مطالب خرافی"، "تبليغ خواص دارويی بدون اخذ مجوز از مراجع و سازمانهای ذيربط"، "ترويج خرافهگرايی"، "درج مطالب خلاف عفت عمومی" و نيز "مطالب تحريکآميز قومی" اعلام شده است.مديرمسئول ماهنامه لغو امتياز شده "هفت" به زمانه گفت: محتوای مجله ما کاملا فرهنگی هنری است و کار ما ربطی به سياست ندارد. وی در مورد اتهام مطرح شده در بيانيه هيات نظارت بر مطبوعات ايران، گفت اتهام استفاده ابزاری از تصاوير زنان در حکم دريافت شده از سوی هيات نظارت به او اعلام نشده است.محمد آقازاده از نويسندگان دنيای تصوير هم در يادداشتی از ناباوری خود گفته است و اينکه هيچ تذکری قبلا به مجله نرسيده بود و تصميم به لغو امتياز ان يکباره و ناگهانی اعلام شده است
پيش از اين، هيات نظارت بر مطبوعات، ماهنامه زنان به مدير مسئولی شهلا شرکت را به دليل آنچه که "تهديد عليه امنيت روانی جامعه" ناميد، لغو امتياز کرده بود. لغو مجوز ماهنامه زنان با اعتراض دهها تن از اساتيد دانشگاه و شخصيتهای علمی و فرهنگی جهان، روبرو شد.
۱۲۰ روشنفکر جهان در واکنش به لغو مجوز ماهنامه زنان در نامهای خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشتند:" ما از تصميم هيات نظارت بر مطبوعات در لغو مجوز ماهنامهی زنان عميقا ناراحتيم و اين اقدام را خارج از مسئوليت اين هيات میدانيم. ما خواستار رفع هرچه سريعتر موانع انتشار اين ماهنامهی معتبر هستيم. لغو مجوز زنان نقض حق آزادی بيان و از نظر استانداردهای بينالمللی غيرقابل قبول است."در ميان امضاکنندگان اين نامهی نام کسانی چون: يورگن هابرماس، نوام چامسکی، شيرين عبادی، هايده مغيثی، مهرانگيز کار، ژانت آفاری، علی بنوعزيزی، نيکی کدی، نيره توحيدی، آزاده کيان، افسانه نجمآبادی، هاله افشار، احمد صدری، اکبر گنجی، اکبر مهدی، مهرداد مشايخی، هاله اسفندياری، فريده فرهی، مارگارت بدران و... ديده میشود.
۱۲۰ روشنفکر جهان در واکنش به لغو مجوز ماهنامه زنان در نامهای خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشتند:" ما از تصميم هيات نظارت بر مطبوعات در لغو مجوز ماهنامهی زنان عميقا ناراحتيم و اين اقدام را خارج از مسئوليت اين هيات میدانيم. ما خواستار رفع هرچه سريعتر موانع انتشار اين ماهنامهی معتبر هستيم. لغو مجوز زنان نقض حق آزادی بيان و از نظر استانداردهای بينالمللی غيرقابل قبول است."در ميان امضاکنندگان اين نامهی نام کسانی چون: يورگن هابرماس، نوام چامسکی، شيرين عبادی، هايده مغيثی، مهرانگيز کار، ژانت آفاری، علی بنوعزيزی، نيکی کدی، نيره توحيدی، آزاده کيان، افسانه نجمآبادی، هاله افشار، احمد صدری، اکبر گنجی، اکبر مهدی، مهرداد مشايخی، هاله اسفندياری، فريده فرهی، مارگارت بدران و... ديده میشود.
۳ نظر:
تبریک میگم به تمام مردم ایران، به خصوص کسانی که در انتخابات شرکت کردند!
شکاک عزیز! من فکر می کنم یکی از دلایلی که ما ، مردم ایران ، صد و یکی و دو سال از مشروطه تا حال در جا زدن بلکه عقب گرد هسیتم ، اینست که از کارها و تجربه ها هیچ درس مشخصی نمی گیریم و از بحث هایی که داریم نتیجه ای حاصل نمی شود. فقط چند روزی تحت تاثیر اتمسفر تبلیغاتی «عکس العمل هایی» نشان می دهیم و بعد هم فراموش می کنیم آن بحث ها را تا دفعه بعد !
مثلا ما چند نفری که بحث می کردیم ، بدون هیچ نتیجه ای از بحث ها به سراغ کارمان رفتیم و تا جو دوباره سیاسی نشود به موضوع سیاست و انتخابات و نتایج و ... فکر نمی کنیم یا مطرحش نمی کنیم.
به راستی اگر ما ( در گسترده همین چند نفر ) این بحث ها را نمی کردیم هم انگار فرقی نمی کرد ، چون نتیجه ای نگرفتیم. تاثیری بر نظر هم نگذاشتیم . من فکر می کنم اختگی فکری ما در عدم توانایی سنتز سازی صحیح است . برای همین همه حرکت های اجتماعی ما جهشی است نه مستمر و پیوسته . ما باید به ایجاد تغییرات اجتماعی به شکل یک پروژه بنگریم . با تعاریف ایستگاه ها و استراتژی و... حتی در جمعی محدود یا به ناچار فردی . به هر حال بخشی به دلیل الویت های دیگر فصلی به این مباحث می پردازند ، که هیچ .به نظرم جز آن هایی هستند که تفکر مستقل و نویی ندارند . ولی آنهایی که اهل این مباحثند و دغدغه شان چنین است چرا ادامه نمی دهند ؟ و بی نتیجه رها می کنند این بحث ها را ؟ نظرت چیست ؟
هوتن جان
تا حد زیادی با حرفت موافقم. اما به نظرم مشکل اساسیتر از این صحبت هاست. مردم ما اصلا نمیدانند که تاریخ کشورشان چیست، چه برسد که بخواهند از آن درس بگیرند. طبیعی است که نمیتوان از ۷۰ میلیون آدم انتظار داشت که بروند و تحقیق کنند و تاریخ درست کشورشان را استخراج کنند و از آن درس بگیرند. باید خیرخواهانی در راس امور باشند که مردم را آموزش دهند. چنین خیرخواهانی هیچگاه در کشور ما فرصت پاگرفتن پیدا نکردند و بسیار به سرعت سرکوب شدهاند. در یک جامعهی سالم، مردم باید حکومت را اصلاح کنند و حکومت باید مردم را آموزش دهد. در حال حاضر، حکومت فاسد، مردم را خراب میکند و مردم حکومت را. ما در یک حلقهی معیوب گیر کردهایم.
در مورد بحثهای خودمان هم، خوب حقیقتش را بخواهی همیشه بحث همگرا نمیشود و نتیجهی واحدی از آن بیرون نمیآید، اما به عقیدهی من تاثیرات خودش را میگذارد. بحثهایی مثل بحث انتخابات طبیعی است که مقطعی باشد و به فراخور زمان پیش آید ولی مطمئن نیستم که حرکتهای اجتماعی ما جهشی باشد. هرچند که با تو موافقم که هیچ جریان مشخص و هیچ گروه بزرگی وجود ندارد که پروژهای مدون برای اصلاحات اجتماعی داشته باشد. شاید دلیلش سرخوردگی است. مردم ما آن قدر عقب نگه داشته شدهاند که تمام کسانی که دنبال اصلاحات اجتماعی هستند را مایوس میکنند. همت بلند و پشتکار فراوانی میخواهد که بتوان چنین جامعهای را در چنین شرایطی اصلاح کرد.
ارسال یک نظر