سفارت خانه انگلستان در سال جاری است
پیدایش توهم توطئه در وضعیت نیمه استعماری
الف . قرارداد1907 و پیدایش توهم توطئه
« اطمینان عامه حاصل نمی شود مگر به امنیت ، امنیت فرع قانون است و قانون لازمه اش اجراء »
مهدیقلی خان هدایت
توهم توطئه قدرت های استعماری در ایران به طور مشخص از سال 1907 آغاز می شود . سالی که ایران رسما به صورت نیمه مستعمره در می آید و تا دو دهه عرصه تاخت و تاز قشون اجنبی و رقابت های آنان می گردد. در سال 1907 روس و انگلیس ایران را به مناطق نفوذ خود تقسیم می کنند و با استفاده از ضعف روزافزون دولت مرکزی و سرسپردگی رجال کشور به طرز بی سابقه و گسترده ای در امور داخلی کشور دخالت می کنند.
رسم سرسپردگی و تحت الحمایگی رجال کشور به سفارتخانه های خارجی با برقراری کاپیتولاسیون در نیمه اول قرن 19 آغاز می شود. بهانه اصلی دول خارجی در تحمیل کاپیتالاسیون، سلطه استبداد سیاسی واستبداد دینی و ضعف محاکم عدلیه بود :
نداشتن قواعد و مقررات یکنواخت ، نبود آیین دادرسی مشخص ، نبود قاعده فراغ و صدور آرا متعدد ناسخ و منسوخ درباره یک دعوی از سوی محاکم متعدد ومتنوع شرع و عرف ، سستی در اجرای احکام محکمه ها.در این اوضاع و احوال ، نا ایمنی رجال سیاسی و تجار نسبت به جان و ناموس ومال خود ، آنان را نیز تشویق می کرد که تا برای ایمن ماندن خود را در پناه روس یا انگلیس قراردهند تا از مزایای کاپیتولاسیون استفاده یا اغلب سوءاستفاده کنند.
با آنکه رسم سرسپردگی و تحت الحمایگی روس و انگلیس در قرن 19 برقرار بود ، اما تا دولت مرکزی ولو به ظاهر مقتدربود ، دخالت روس و انگلیس هم بالنسبه محدود بود اما با ترور ناصرالدین شاه ، شیرازه حکومت به کلی ازهم گسیخته شد و حکومت مرکزی تا پایان دوره قاجار ناتوان و ورشکسته باقی ماند.
قرارداد1907 حاصل سلسه ائتلافهایی بود که دولت های روس و انگلیس و فرانسه برای مقابله با آلمان از سال 1904 میان خود برقرارکرده بودند. اما انعقاد این قرارداد مصادف شد با ضعف شدید دولت مرکزی و سرخوردگی عمیق مشروطه خواهان که این قرارداد را اهانت بزرگی به ملت خویش می دانستند. اما برای تبیین آن به جای تحلیل منطقی و آفاقی روابط بین المللی و عوامل گوناگونی که به ایجاد وضع نیمه استعماری در ایران انجامیده بود ، به افسانه سازی و خیالبافی متوسل شدند. یکی از دلایل آن ابتدایی بودن تاریخ نگاری و علم سیاست و روابط بین المللی در میان ایرانیان بود.
حوادث پس از آن از قبیل اشغال ایران توسط ارتش متفقین و متحدین و دخالت های مستقیم آنان در امور داخلی ( از جمله در انتخاب کابینه و انتصابات مقامات لشگری و کشوری ) ، قرارداد نافرجام 1919 که ایران را تحت الحمایه انگلستان می کرد و سرانجام کودتا 1921 با حمایت سفارت انگلیس که منجر به تاسیس سلسله پهلوی شد ، جملگی سبب اعتقاد عمیق مردم به دسیسه ها و توطئه های نامریی بیگانگان در هر حادثه و واقعه ای بود.
در این دوران رسم سرسپردگی رجال کشور به قدرت های خارجی ابعاد گسترده تری یافت . هم سفارت خانه ها بوسیله رجال کشور در امور داخلی دخالت می کردند و هم رجال کشور برای ایمنی و کسب قدرت بیشتر به سفارتخانه ها متوسل می شدند و حتی با اغراق در ارتباط با عامل خارجی و پراکندن شایعه آگاهی از اخبار پشت پرده سیاسی برای خود کسب احترام می کردند. به این ترتیب رجال کشور خود در پراکندن شایعه سرسپردگی و ارتباط خویش با قدرت های بیگانه بر یکدیگر پیشی می جستند و توهم توطئه را دامن میزدند.
از همین زمان بود که تاریخ قرن 19 ایران نیز بازنویسی شد و به روایت تازه یعنی روایتی که سرانگشت دسیسه روس و انگلستان را در ایجاد هر حادثه ای می دید ، ساخته شد. بدین گونه بود که تاریخ ایران به توهم توطئه آلوده شد و شعور جمعی ایرانیان را ، که به اسطوره و افسانه و معجزه و اغراق شاعرانه در هر امری سخت پایبند است ، مبتلا به این بیماری مزمن توهم توطئه کرد.
ب. دست پنهان سیاست انگلیس در ایران
با آنکه توهم توطئه ابرقدرت ها ، شامل دسیسه های روس و انگلیس و امریکا در ایران است ، اما اعتقاد به « دست پنهان سیاست انگلیس در ایران » از همه ریشه دارتر و عمیق تر و پایدارتر است . مضمون اساسی این توهم آن است که سررشته تمام تحولات تاریخ معاصر جهان ، از جمله تحولات عمده ایران از جنگ روس و ایران تا پیدایش فتنه های داخلی و مذاهب تازه ، انقلاب مشروطه و سلسله پهلوی تا ملی کردن صنعت نفت و قیام 15 خرداد و انقلاب اسلامی جملگی کار انگلیس ها است . سیاست انگلیس روس های خام طبع و آمریکا ییهای ساده لوح را بازی می دهد. در این میان ، توهم توطئه انگلیس که از قرن 18 در آلمان و فرانسه پدید آمده بود نیز به وسیله ایرانیانی که در آن کشورها درس خوانده بودند و سفارتخانه های روس و فرانسه و آلمان و عثمانی در میان مردم پخش و به این افسانه دامن می زد.
دو کتاب پر تاثیر در زمینه افسانه سیاست انگلیس بر تاریخ ایران یکی « دست پنهان سیاست انگلیس در ایران » به قلم احمد خان ملک ساسانی و دیگر « تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19 » تالیف محمود محمود است . خان ملک ساسانی کتاب خود را با این فرض آغاز می کند :
« چون ایران نادرشاه که یک صد میلیون سکنه داشت اسباب وحشت کمپانی هند بود لذا دولت انگلستان با یک برنامه معین و مرتب درصدد تجزیه ایران برآمد ».
در بخش های پایانی کتاب به خاندانهای ایادی انگلیس می پردازد :
عده این خانواده ها مطابق آمار در درجه اول 20 و در درجه دوم شاید 80 خانواده باشد ...« هر خانواده ای را که می بینید افراد آن از یکصد سال به این طرف در این مملکت همیشه بدون وقفه مصدر کارند ، بدانید که همه از خدمتگذارن بریتانیای کبیرند... 12 نفر از اشخاص سرجنبان ایران که با کلنل شیل وزیر مختار انگلیس در تهران برای مقتول ساختن میرزا تقی خان امیرکبیر همکاری و همراهی کرده بودند اولاد و احفادشان پس از یک صد سال که از قتل امیر می گذرد هنوز روی مسندها نشسته و حساس ترین پست ها را اشغال کرده اند ... باید دید چند نفر از آنان تذکره انگلیسی دارند».
و نیز نوشته است :« تا اواخر دوره قاجاریه سفارت انگلیس به جاسوسان ایرانی خود از ماهی 250 تا 1000 تومان حقوق می داد که از بانک شاهی دریافت می کردند ولی از زمان پهلوی ، حقوق ماهیانه جاسوسان به صورت انعام موقت درآمده و کمپانی نفت سابق به هر کس که خدمت شایسته ای دیده بود او را دعوت به آبادان می کرد و پس از پذیرایی شایان یک جام زرین پر از طلا که به اصطلاح ( فول کاپ ) می گفتند به خدمتگذاران صمیمی انعام داد»
محمود محمود در کتاب 8 جلدی روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19 میلادی ، همان مضامین کتاب دست پنهان سیاست انگلیس در ایران را با استفاده از برخی کتب های خارجی به همان شیوه به تفصیل بیان می کند. به گمان محمود ایران درعهد نادرشاه و آغامحمدخان دارای همه چیز بود ، مردم نیز تا اواخر قرن 19 در رفاه بودند و هر کس حد خود را در نظام مرتب اجتماعی می دانست و از آن تجاوز نمی کرد . انگلستان که اساسا بدخواه ایران بود از روسیه برای خوار و ذلیل کردن ایران سود می جست و تمام اقدامات آنها را از پشت پرده هدایت می کرد : از جنگ های ایران و روس و عهدنامه های ترکمانچای و گلستان گرفته تا تاسیس قزاقخانه و بانک استقراضی و اشغال ایران و کشتار مردم .
انگلستان برای از میان بردن ایران با دو مانع بزرگ روبرو بود :« اول دربار شاه و دوم روس ها. مانع اول را با انقلاب مشروطیت ایران و دومی را معاهده 1907 از میان برداشتند . به واسطه این دو پیشامد ایران رو به زوال گذاشت و هر چه داشت از دست داد.»
از دیدگاه محمود و بسیاری از هواداران توهم توطئه ، عامل اصلی این توطئه بزرگ ( مشروطه ) علمای روحانی بودند که با خرج مبلغ زیاد اداره اوقاف هند ، که در اختیار وزیر مختار انگلیس بود ، راه شورش را هموار کرد ند. نیت اصلی انگلستان در« تحریک ایرانیان برای مشروطه خواستن جزو نقشه بوده برای عملی نمودن قرارداد 1907 »
خلاصه آنکه « انگلیسی ها ناصرالدین شاه را کشتند برای اینکه مظفرالدین شاه علیل و پیر و فرسوده به جایش نشیند. محمد علی شاه را برداشتند تا یک طفل نارس تاج و تخت ایران را تصاحب کند».
افسانه دست پنهان سیاست انگلیس بار دیگر خلال اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در شهریور 1320 و سال های پس از آن ظاهر شد. البته یکی از عوامل اصلی توهم توطئه در این دوران دسیسه های واقعی انگلستان ، به خصوص در جریان مبارزات آشکار و پنهان شرکت نفت و سفارت فخیمه بریتانیا با عمال شوروی در ایران و سرسپردگی بسیاری از رجال کشور به سیاست های بیگانه و حتی تظاهرشان به سرسپردگی و اغراقشان در ارتباط پنهان با سفارت بریتانیا بود . در نتیجه ، ذهن توطئه پندار ایرانی همه وقایع این دوران را به صحنه گردانی و توطئه چینی بریتانیا نسبت می داد.
(ادامه دارد)
الف . قرارداد1907 و پیدایش توهم توطئه
« اطمینان عامه حاصل نمی شود مگر به امنیت ، امنیت فرع قانون است و قانون لازمه اش اجراء »
مهدیقلی خان هدایت
توهم توطئه قدرت های استعماری در ایران به طور مشخص از سال 1907 آغاز می شود . سالی که ایران رسما به صورت نیمه مستعمره در می آید و تا دو دهه عرصه تاخت و تاز قشون اجنبی و رقابت های آنان می گردد. در سال 1907 روس و انگلیس ایران را به مناطق نفوذ خود تقسیم می کنند و با استفاده از ضعف روزافزون دولت مرکزی و سرسپردگی رجال کشور به طرز بی سابقه و گسترده ای در امور داخلی کشور دخالت می کنند.
رسم سرسپردگی و تحت الحمایگی رجال کشور به سفارتخانه های خارجی با برقراری کاپیتولاسیون در نیمه اول قرن 19 آغاز می شود. بهانه اصلی دول خارجی در تحمیل کاپیتالاسیون، سلطه استبداد سیاسی واستبداد دینی و ضعف محاکم عدلیه بود :
نداشتن قواعد و مقررات یکنواخت ، نبود آیین دادرسی مشخص ، نبود قاعده فراغ و صدور آرا متعدد ناسخ و منسوخ درباره یک دعوی از سوی محاکم متعدد ومتنوع شرع و عرف ، سستی در اجرای احکام محکمه ها.در این اوضاع و احوال ، نا ایمنی رجال سیاسی و تجار نسبت به جان و ناموس ومال خود ، آنان را نیز تشویق می کرد که تا برای ایمن ماندن خود را در پناه روس یا انگلیس قراردهند تا از مزایای کاپیتولاسیون استفاده یا اغلب سوءاستفاده کنند.
با آنکه رسم سرسپردگی و تحت الحمایگی روس و انگلیس در قرن 19 برقرار بود ، اما تا دولت مرکزی ولو به ظاهر مقتدربود ، دخالت روس و انگلیس هم بالنسبه محدود بود اما با ترور ناصرالدین شاه ، شیرازه حکومت به کلی ازهم گسیخته شد و حکومت مرکزی تا پایان دوره قاجار ناتوان و ورشکسته باقی ماند.
قرارداد1907 حاصل سلسه ائتلافهایی بود که دولت های روس و انگلیس و فرانسه برای مقابله با آلمان از سال 1904 میان خود برقرارکرده بودند. اما انعقاد این قرارداد مصادف شد با ضعف شدید دولت مرکزی و سرخوردگی عمیق مشروطه خواهان که این قرارداد را اهانت بزرگی به ملت خویش می دانستند. اما برای تبیین آن به جای تحلیل منطقی و آفاقی روابط بین المللی و عوامل گوناگونی که به ایجاد وضع نیمه استعماری در ایران انجامیده بود ، به افسانه سازی و خیالبافی متوسل شدند. یکی از دلایل آن ابتدایی بودن تاریخ نگاری و علم سیاست و روابط بین المللی در میان ایرانیان بود.
حوادث پس از آن از قبیل اشغال ایران توسط ارتش متفقین و متحدین و دخالت های مستقیم آنان در امور داخلی ( از جمله در انتخاب کابینه و انتصابات مقامات لشگری و کشوری ) ، قرارداد نافرجام 1919 که ایران را تحت الحمایه انگلستان می کرد و سرانجام کودتا 1921 با حمایت سفارت انگلیس که منجر به تاسیس سلسله پهلوی شد ، جملگی سبب اعتقاد عمیق مردم به دسیسه ها و توطئه های نامریی بیگانگان در هر حادثه و واقعه ای بود.
در این دوران رسم سرسپردگی رجال کشور به قدرت های خارجی ابعاد گسترده تری یافت . هم سفارت خانه ها بوسیله رجال کشور در امور داخلی دخالت می کردند و هم رجال کشور برای ایمنی و کسب قدرت بیشتر به سفارتخانه ها متوسل می شدند و حتی با اغراق در ارتباط با عامل خارجی و پراکندن شایعه آگاهی از اخبار پشت پرده سیاسی برای خود کسب احترام می کردند. به این ترتیب رجال کشور خود در پراکندن شایعه سرسپردگی و ارتباط خویش با قدرت های بیگانه بر یکدیگر پیشی می جستند و توهم توطئه را دامن میزدند.
از همین زمان بود که تاریخ قرن 19 ایران نیز بازنویسی شد و به روایت تازه یعنی روایتی که سرانگشت دسیسه روس و انگلستان را در ایجاد هر حادثه ای می دید ، ساخته شد. بدین گونه بود که تاریخ ایران به توهم توطئه آلوده شد و شعور جمعی ایرانیان را ، که به اسطوره و افسانه و معجزه و اغراق شاعرانه در هر امری سخت پایبند است ، مبتلا به این بیماری مزمن توهم توطئه کرد.
ب. دست پنهان سیاست انگلیس در ایران
با آنکه توهم توطئه ابرقدرت ها ، شامل دسیسه های روس و انگلیس و امریکا در ایران است ، اما اعتقاد به « دست پنهان سیاست انگلیس در ایران » از همه ریشه دارتر و عمیق تر و پایدارتر است . مضمون اساسی این توهم آن است که سررشته تمام تحولات تاریخ معاصر جهان ، از جمله تحولات عمده ایران از جنگ روس و ایران تا پیدایش فتنه های داخلی و مذاهب تازه ، انقلاب مشروطه و سلسله پهلوی تا ملی کردن صنعت نفت و قیام 15 خرداد و انقلاب اسلامی جملگی کار انگلیس ها است . سیاست انگلیس روس های خام طبع و آمریکا ییهای ساده لوح را بازی می دهد. در این میان ، توهم توطئه انگلیس که از قرن 18 در آلمان و فرانسه پدید آمده بود نیز به وسیله ایرانیانی که در آن کشورها درس خوانده بودند و سفارتخانه های روس و فرانسه و آلمان و عثمانی در میان مردم پخش و به این افسانه دامن می زد.
دو کتاب پر تاثیر در زمینه افسانه سیاست انگلیس بر تاریخ ایران یکی « دست پنهان سیاست انگلیس در ایران » به قلم احمد خان ملک ساسانی و دیگر « تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19 » تالیف محمود محمود است . خان ملک ساسانی کتاب خود را با این فرض آغاز می کند :
« چون ایران نادرشاه که یک صد میلیون سکنه داشت اسباب وحشت کمپانی هند بود لذا دولت انگلستان با یک برنامه معین و مرتب درصدد تجزیه ایران برآمد ».
در بخش های پایانی کتاب به خاندانهای ایادی انگلیس می پردازد :
عده این خانواده ها مطابق آمار در درجه اول 20 و در درجه دوم شاید 80 خانواده باشد ...« هر خانواده ای را که می بینید افراد آن از یکصد سال به این طرف در این مملکت همیشه بدون وقفه مصدر کارند ، بدانید که همه از خدمتگذارن بریتانیای کبیرند... 12 نفر از اشخاص سرجنبان ایران که با کلنل شیل وزیر مختار انگلیس در تهران برای مقتول ساختن میرزا تقی خان امیرکبیر همکاری و همراهی کرده بودند اولاد و احفادشان پس از یک صد سال که از قتل امیر می گذرد هنوز روی مسندها نشسته و حساس ترین پست ها را اشغال کرده اند ... باید دید چند نفر از آنان تذکره انگلیسی دارند».
و نیز نوشته است :« تا اواخر دوره قاجاریه سفارت انگلیس به جاسوسان ایرانی خود از ماهی 250 تا 1000 تومان حقوق می داد که از بانک شاهی دریافت می کردند ولی از زمان پهلوی ، حقوق ماهیانه جاسوسان به صورت انعام موقت درآمده و کمپانی نفت سابق به هر کس که خدمت شایسته ای دیده بود او را دعوت به آبادان می کرد و پس از پذیرایی شایان یک جام زرین پر از طلا که به اصطلاح ( فول کاپ ) می گفتند به خدمتگذاران صمیمی انعام داد»
محمود محمود در کتاب 8 جلدی روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن 19 میلادی ، همان مضامین کتاب دست پنهان سیاست انگلیس در ایران را با استفاده از برخی کتب های خارجی به همان شیوه به تفصیل بیان می کند. به گمان محمود ایران درعهد نادرشاه و آغامحمدخان دارای همه چیز بود ، مردم نیز تا اواخر قرن 19 در رفاه بودند و هر کس حد خود را در نظام مرتب اجتماعی می دانست و از آن تجاوز نمی کرد . انگلستان که اساسا بدخواه ایران بود از روسیه برای خوار و ذلیل کردن ایران سود می جست و تمام اقدامات آنها را از پشت پرده هدایت می کرد : از جنگ های ایران و روس و عهدنامه های ترکمانچای و گلستان گرفته تا تاسیس قزاقخانه و بانک استقراضی و اشغال ایران و کشتار مردم .
انگلستان برای از میان بردن ایران با دو مانع بزرگ روبرو بود :« اول دربار شاه و دوم روس ها. مانع اول را با انقلاب مشروطیت ایران و دومی را معاهده 1907 از میان برداشتند . به واسطه این دو پیشامد ایران رو به زوال گذاشت و هر چه داشت از دست داد.»
از دیدگاه محمود و بسیاری از هواداران توهم توطئه ، عامل اصلی این توطئه بزرگ ( مشروطه ) علمای روحانی بودند که با خرج مبلغ زیاد اداره اوقاف هند ، که در اختیار وزیر مختار انگلیس بود ، راه شورش را هموار کرد ند. نیت اصلی انگلستان در« تحریک ایرانیان برای مشروطه خواستن جزو نقشه بوده برای عملی نمودن قرارداد 1907 »
خلاصه آنکه « انگلیسی ها ناصرالدین شاه را کشتند برای اینکه مظفرالدین شاه علیل و پیر و فرسوده به جایش نشیند. محمد علی شاه را برداشتند تا یک طفل نارس تاج و تخت ایران را تصاحب کند».
افسانه دست پنهان سیاست انگلیس بار دیگر خلال اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در شهریور 1320 و سال های پس از آن ظاهر شد. البته یکی از عوامل اصلی توهم توطئه در این دوران دسیسه های واقعی انگلستان ، به خصوص در جریان مبارزات آشکار و پنهان شرکت نفت و سفارت فخیمه بریتانیا با عمال شوروی در ایران و سرسپردگی بسیاری از رجال کشور به سیاست های بیگانه و حتی تظاهرشان به سرسپردگی و اغراقشان در ارتباط پنهان با سفارت بریتانیا بود . در نتیجه ، ذهن توطئه پندار ایرانی همه وقایع این دوران را به صحنه گردانی و توطئه چینی بریتانیا نسبت می داد.
(ادامه دارد)
۳ نظر:
طبیعیه که نسبت دادن تمام مشکلات کشور به سیاستهای انگلیس، امریکا یا هر کشور دیگری و به طور کلی به هر علت واحدی، نادرست و دور از منطقه، اما حقیقت اینه که برخی از کشورهای غربی، به ویژه انگلیس، از دوران زندیه تا همین امروز ضررهای جبران ناپذیری به ایران زدهاند.
هر چند که در نهایت نباید کشورهایی رو که به ما ضرر زدند مقصر عقبافتادگی خودمون بدونیم. این ماییم که باید بیشتر گوش و چشممون رو باز کنیم تا سرمون کلاه نره. این قانون طبیعته که قویتر از ضعیفتر بهرهبردای میکنه. کار غیرمنطقیایست که ما سادهلوحانه بشینیم و انتظار داشته باشیم که همه با ما مهربان باشند و در چارچوب اخلاقیات برخورد کنند.
کاملا درست است و تاکید جناب اشرف هم بر همین قضیه است که باید هر رویدادی را تحلیل منطقی و علمی کرد ونه مثل دایی جان ناپلئون یا حضرت آغا همه چیز را به دشمن نسبت داد
ارسال یک نظر