در حال حاضر سه گروه به ظاهر متفاوت در انتخابات به عنوان کاندیدا حضور دارند:
الف: اصولگرایان
ب: اصلاح طلبان
ج: مستقل ها
تکلیف ما با جناح راست ( اصولگرا ) معلوم است . دولت احمدی نژاد و مجلس هفتم ، چونان خورشیدی بر پیشانی کارنامه این جناح تابان است .
مستقل ها هم جای بحث ندارند . زیرا :
الف : اگر به راستی مستقل و غیر وابسته به جناح های سهیم در قدرت بودند که تایید صلاحیت
نمی شدند.
ب : در نظام پارلمانی و در مجالس ، میزان قدرت هر گروه را تعداد آرایشان تعیین می کند . تا با اتکاء به آن آرا بتوانند برنــــامه هایشان اجرایی نمایند.گروه مستقل ها به دلیل در اقلیت بودن ، هیچگاه قدرت اجرایی کردن برنامه هایشان را ندارند .( اگر برنامه ای داشته باشند. ) اهمیت این گروه زمانی است که میان جناح های حاضر در مجلس تفاوت فاحش و عمیقی از نظر تعداد آرا نباشد . آنگاه است که مستقل ها با گرایش به سمت یکی از جناح ها و دادن رای به برنامه آن ، می توانند تاثیرگذار باشند .که در حال حاضر به دلیل اکثریت مطلق کاندیداهای تایید شده اصولگراها ، مستقل ها چنین کارکردی نخواهند داشت . ( یا با عدم شرکت در جلسات ، مجلس را از اکثریت انداخته ، در تصمیمات گیری ها تاثیرگذار باشند ، که این هم در ایران به دلیل شرط التزام عملی و نظری به ولایت فقیه ممکن نیست .)
اما اصلاح طلبان . در دو نوشته قبلی سعی کردم نشان دهم که ایشان هم ، برخلاف مدعای خویش به چیزی جز حفظ نظام و بدست آوردن سهم بیشتری از آن ، به چیز دیگری نمی اندیشند. دم زدن از حقوق شهروندی و آزادی بیان و اندیشه جز ابزاری برای رسیدن ایشان به قدرت بیشتر نیست .( کارنامه اصلاح طلبان در دهه 60 و عدم حمایت ایشان از حضور گروه های خارج از دایره قدرت در انتخابات.) از منظر دیگری هم که بنگریم و فرض کنیم که ایشان به راستی دغدغه آزادی و مشارکت مردم در سرنوشت خویش و... را دارند ، در هشت سال 76 تا 84 که هم دولت اصلاح طلب بود و هم مجلس و پشتوانه قوی مردمی وجود داشت ، همه شرایط برای تغییری پایدار در ساختار نظام ، جهت حاکمیت واقعی مردم بر سرنوشت خویش وجود داشت . حتی اگر ایشان می خواستند چنین تغییری ایجاد کنند ، نتوانستند .( علت ناتوانی اصول موجود در قانون اساسی است که به آن خواهم پرداخت .) حال که دولت ، اکثریت مجلس و قوه قضاییه در چنگ اصولگرایان است چه کاری از ایشان ساخته است ؟
بنابرسخنان گفته شده ، به نظر من شرکت در انتخابات مجلس هشتم ما را به هیچ کدام از هدفهایمان از قبیل آزادی های اجتماعی و سیاسی ، بهبود وضع اقتصادی زندگی ، بازشدن فضای فرهنگی ، حذف انحصار و تبعیض در جامعه و... رهنمون نمی شود . بلکه با شرکت در آن و بالابردن میزان مشارکت مردمی ، مشروعیت نظام را در منظر جهانیان بالا برده ایم .
در چند انتخابات گذشته ، ج.ا. با ایجاد یک جنگ زرگری تمام عیار و تبلیغات دروغین توانسته است تعداد بسیار زیادی از مخالفان خود را وارد بازی کرده با فریبشان ، نظام را با کمترین هزینه ها بیمه کند. حضور چند ده میلیونی رای دهندگان ، تنها پایه های این نظام انحصارطلب و غیر دموکراتیک را محکمتر کرده و به پایمال شدن بیشتر حقوق و آزادی ها ، سخت تر شدن وضع معیشت ، سقوط بیشتر اخلاقی و فرهنگی جامعه ، خیل عظیم بیکاران ، افت همه جانبه کیفیت زندگی و... کمک کرده است . این همه یکی از هزاران برکات حکومت دینی در کشورمان است .
این بار هم ج.ا. در پی تکرار همان بازی با عروسک های متفاوت است ، در حالیکه عروسک گردانان تغییری نکرده اند. همانان که در ولایت ذوب شده اند و اگر با ولی فقیه زمان اندک اختلافی دارند ، همچنان اصل ولایت فقیه را اصلی مترقی و تغییرناپذیر می دانند . همچنان سخن امام شان را معیاری برای همه چیز و ورای هر نقدی می دانند .( ولی هیچگاه سخنان آیت الله ، پیش از پیروزی انقلاب و اندکی پس از آن ، در تایید همه جانبه آزادی ها و نفی استبداد را به خاطر نمی آورند .)
شرکت در این انتخابات و هر انتخاباتی که واقعا آزاد نباشد و در آن فقط کاندیداهای جناح های سهیم در قدرت حضور داشته باشند ، همراهی با نظام و مشارکت در تمام نتایج و ثمرات آن است .در حالیکه تلاش در جهت تحریم گسترده انتخابات فرصتی برای اتحاد و همبستگی ملی بوجود می آورد و ملت توانایی و تاثیرگذاری خود را بار دیگر باور می کند.
الف: اصولگرایان
ب: اصلاح طلبان
ج: مستقل ها
تکلیف ما با جناح راست ( اصولگرا ) معلوم است . دولت احمدی نژاد و مجلس هفتم ، چونان خورشیدی بر پیشانی کارنامه این جناح تابان است .
مستقل ها هم جای بحث ندارند . زیرا :
الف : اگر به راستی مستقل و غیر وابسته به جناح های سهیم در قدرت بودند که تایید صلاحیت
نمی شدند.
ب : در نظام پارلمانی و در مجالس ، میزان قدرت هر گروه را تعداد آرایشان تعیین می کند . تا با اتکاء به آن آرا بتوانند برنــــامه هایشان اجرایی نمایند.گروه مستقل ها به دلیل در اقلیت بودن ، هیچگاه قدرت اجرایی کردن برنامه هایشان را ندارند .( اگر برنامه ای داشته باشند. ) اهمیت این گروه زمانی است که میان جناح های حاضر در مجلس تفاوت فاحش و عمیقی از نظر تعداد آرا نباشد . آنگاه است که مستقل ها با گرایش به سمت یکی از جناح ها و دادن رای به برنامه آن ، می توانند تاثیرگذار باشند .که در حال حاضر به دلیل اکثریت مطلق کاندیداهای تایید شده اصولگراها ، مستقل ها چنین کارکردی نخواهند داشت . ( یا با عدم شرکت در جلسات ، مجلس را از اکثریت انداخته ، در تصمیمات گیری ها تاثیرگذار باشند ، که این هم در ایران به دلیل شرط التزام عملی و نظری به ولایت فقیه ممکن نیست .)
اما اصلاح طلبان . در دو نوشته قبلی سعی کردم نشان دهم که ایشان هم ، برخلاف مدعای خویش به چیزی جز حفظ نظام و بدست آوردن سهم بیشتری از آن ، به چیز دیگری نمی اندیشند. دم زدن از حقوق شهروندی و آزادی بیان و اندیشه جز ابزاری برای رسیدن ایشان به قدرت بیشتر نیست .( کارنامه اصلاح طلبان در دهه 60 و عدم حمایت ایشان از حضور گروه های خارج از دایره قدرت در انتخابات.) از منظر دیگری هم که بنگریم و فرض کنیم که ایشان به راستی دغدغه آزادی و مشارکت مردم در سرنوشت خویش و... را دارند ، در هشت سال 76 تا 84 که هم دولت اصلاح طلب بود و هم مجلس و پشتوانه قوی مردمی وجود داشت ، همه شرایط برای تغییری پایدار در ساختار نظام ، جهت حاکمیت واقعی مردم بر سرنوشت خویش وجود داشت . حتی اگر ایشان می خواستند چنین تغییری ایجاد کنند ، نتوانستند .( علت ناتوانی اصول موجود در قانون اساسی است که به آن خواهم پرداخت .) حال که دولت ، اکثریت مجلس و قوه قضاییه در چنگ اصولگرایان است چه کاری از ایشان ساخته است ؟
بنابرسخنان گفته شده ، به نظر من شرکت در انتخابات مجلس هشتم ما را به هیچ کدام از هدفهایمان از قبیل آزادی های اجتماعی و سیاسی ، بهبود وضع اقتصادی زندگی ، بازشدن فضای فرهنگی ، حذف انحصار و تبعیض در جامعه و... رهنمون نمی شود . بلکه با شرکت در آن و بالابردن میزان مشارکت مردمی ، مشروعیت نظام را در منظر جهانیان بالا برده ایم .
در چند انتخابات گذشته ، ج.ا. با ایجاد یک جنگ زرگری تمام عیار و تبلیغات دروغین توانسته است تعداد بسیار زیادی از مخالفان خود را وارد بازی کرده با فریبشان ، نظام را با کمترین هزینه ها بیمه کند. حضور چند ده میلیونی رای دهندگان ، تنها پایه های این نظام انحصارطلب و غیر دموکراتیک را محکمتر کرده و به پایمال شدن بیشتر حقوق و آزادی ها ، سخت تر شدن وضع معیشت ، سقوط بیشتر اخلاقی و فرهنگی جامعه ، خیل عظیم بیکاران ، افت همه جانبه کیفیت زندگی و... کمک کرده است . این همه یکی از هزاران برکات حکومت دینی در کشورمان است .
این بار هم ج.ا. در پی تکرار همان بازی با عروسک های متفاوت است ، در حالیکه عروسک گردانان تغییری نکرده اند. همانان که در ولایت ذوب شده اند و اگر با ولی فقیه زمان اندک اختلافی دارند ، همچنان اصل ولایت فقیه را اصلی مترقی و تغییرناپذیر می دانند . همچنان سخن امام شان را معیاری برای همه چیز و ورای هر نقدی می دانند .( ولی هیچگاه سخنان آیت الله ، پیش از پیروزی انقلاب و اندکی پس از آن ، در تایید همه جانبه آزادی ها و نفی استبداد را به خاطر نمی آورند .)
شرکت در این انتخابات و هر انتخاباتی که واقعا آزاد نباشد و در آن فقط کاندیداهای جناح های سهیم در قدرت حضور داشته باشند ، همراهی با نظام و مشارکت در تمام نتایج و ثمرات آن است .در حالیکه تلاش در جهت تحریم گسترده انتخابات فرصتی برای اتحاد و همبستگی ملی بوجود می آورد و ملت توانایی و تاثیرگذاری خود را بار دیگر باور می کند.
۲ نظر:
باید بگم که کاملا باهات موافقم و یک تئوری هم دارم و اون این که ج.ا. داره اصلاحطلبها رو در ذهن مردم ایران به عنوان دشمنان نظام جا میکنه تا مردم توجه خودشون رو معطوف به اصلاحطلبها و پیروزی اونها بکنند و عملا مخالفان واقعی نظام منزوی بشوند. این در حالیه که همون طور که خودت گفتی اصلاحطلبها هم خط قرمزشون نظامه و نظام ما نظام ولایت فقیهه. یعنی اصلاحطلبها هم تغییری در پادشاهی دینی ایران ایجاد نخواهند کرد.
به این ترتیب به نظر میرسه عدم شرکت در انتخابات راهحل بهتری باشه، هر چند که باز یک مشکل این وسط هست. عدم شرکت در انتخابات و افزایش فشارهای اجتماعی بر مردم، جامعه رو به سمت انفجار و یک انقلاب دیگه میبره و عملا به جای اصلاح، انقلاب رخ میده. این قسمت ماجراست که من باهاش مشکل دارم. به نظرم انقلاب مشکلی رو حل نخواهد کرد و فقط یک عقبگرد دیگه رخ خواهد داد.
در این مورد که افزایش فشارها باعث میشه احتمال انقلاب بیشتر بشه باهات موافقم و از انقلاب هم خوشم نمی آد به همان دلایلی که گفتی ، ولی 2 نکته هست 1- تحریم گسترده انتخابات مشت محکمی بر دهان استبداده که آثار خودش رو داره ازش نباید غفلت کرد.این هم نوعی تخلیه فشاره که به حکومت فشار می آره برای باور مردم و قدرتشون.
2- اگه قراره کج دارو مریض با اصلاح طلبان یک قدم به سمت آزادی بزیم و 2 قدم دور بشیم، اگر چه دردناک و واقعا تاسف آوره ولی شاید از انقلاب هم گریزی نباشه.
در ضمن با این حاکمیت یکدست مگه از دست اصلاح طلبان اگر واگر هم بخواهند چه کاری بر می آید ؟
ارسال یک نظر