۱۳۸۷ تیر ۱۰, دوشنبه

رسوایی اخلاقی مسئول دفن شهدا در دانشگاه ها

آنکه بگرفته از او تا کمر ایران گه
به مــــکافات الا تا کمرش باید رید
میرزاده عشقی

۱۳۸۷ تیر ۹, یکشنبه

نمایش فیلم کوتاه از سه نسل کارگردانان ایران

موزه سینمای ایران برنامه ای با عنوان "هفته فرهنگی باغ فردوس" تدارک دیده که در آن ۱۵۵ فیلم مستند و کوتاه از کارگردانان نسل های مختلف سینمای ایران به نمایش در می آید.
در این برنامه که از امروز ۸ تیر در موزه سینما آغاز به کار کرده و تا ۱۴ تیر ادامه دارد، فیلم هایی از ابراهیم گلستان، محمدرضا اصلانی، رخشان بنی‌اعتماد، پیروز کلانتری، کامران شیردل، فروغ فرخزاد، سیف‌الله صمدیان، ابراهیم مختاری، ناصر تقوایی، محسن مخملباف و کارگردانانی از نسل های مختلف سینمای ایران به نمایش در می آید.
نمایش آثار در دو بخش ویژه و عمومی صورت می گیرد که در بخش ویژه ۳۷ فیلم از ۱۲ کارگردان مطرح و جریان‌ساز سینمای مستند به نمایش درمی‌آید .
در بخش آزاد از میان ۷۱۶ فیلمی که براساس فراخوان به دفتر برگزاری هفتهفرهنگی رسیده است، ۱۱۸ فیلم انتخاب شده و به نمایش در می آید که از میانآنها ۵۷ فیلم در بخش داستانی، ۵۳ فیلم در بخش مستند و ۸ اثر در بخش پویا نمایی اکران می‌شوند.
در این برنامه علاوه بر نمایش فیلم برنامه های نشست نقد و بررسی با حضور منتقدان و کارگردانان برگزار می شود.
همچنین کارگاه "نوشتن، خواندن، گوش‌دادن" با حضور نویسندگان جوان برگزار می‌شود.
در اولین روز از هفته فیلم باغ فردوس فیلم‌های "یک آتش" (ابراهیم گلستان)،"خانه سیاه است" (فروغ فرخ‌زاد)، "تعزیه"(ناصر تقوایی)، "فردوسی و مردم" (حسین ترابی ) و چهار مستند از ساخته های محسن مخملباف به نمایش در می آیند.
"در"، "تست دموکراسی" ،"مدرسه‌ای که باد برد" و "الفبای افغان" چهار مستند از ساخته‌های محسن مخملباف است که به نمایش در خواهند آمد.
گفتنی است نسخه‌ای از مستند "خانه سیاه است" که در این برنامه نمایش داده می‌شود تنها نسخه مورد تایید ابراهیم گلستان است که در روز شنبه با حضور پوران فرخ زاد نمایش داده می شود. ناصر تقوایی، حسین ترابی، پوران فرخ‌زاد و میثم مخملباف از میهمانان این برنامه نمایش فیلم هستند.

۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

همزمان با امضاي 208 نماينده مجلس در پاي نامه اي بر ضد دادستان تهران، 600 تن از فارغ التحصيلان ‏دانشگاه‌هاي سراسر كشور در نامه‌اي به رئيس قوه‌ ‌قضائيه، خواستار تشكيل دادگاهي صالح و بي‌طرف و علني ‏براي رسيدگي به اتهامات سعيد مرتضوي، دادستان تهران شدند. ‏
نويسندگان نامه مذكور از هاشمي شاهرودي پرسيده اند: "آيا باور كنيم يكي از كليدي ترين مناصب دستگاه قضائي ‏در اختيار فردي بي منطق است كه با فحاشي و اهانت به استقبال سخنان مستدل و منطقي مي رود و آيا اساسا چنين ‏فردي شايستگي ادامه اشغال اين جايگاه خطير را دارد و به راستي دستگاه قضايي با چنين كارگزاراني به كجا مي ‏رود؟".‏
اين خبر ديروز در صدر اخبار سايت "بصيرت" ارگان رسانه ای دفتر سیاسی سپاه پاسداران و نيز "جهان نيوز" ‏قرار گرفت؛ سايتي که از سوي عليرضا زاکاني، نماينده مجلس هفتم و هشتم و نماينده حاميان احمدي نژاد در جبهه ‏متحد اصولگرايان اداره مي شود.
از سوي ديگر، خبرگزاری هاي فارس و روزنا از نامه 208 امضایی نمایندگان مجلس علیه مرتضوی خبر می ‏دهند که قصد دارند چهارشنبه در جلسه علنی مجلس قرائت کنند.‏
اين در حالي است که هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه دیروز گفت که مبارزه با مفاسد اقتصادی نباید عاری و ‏سیاسی شود. او در عین حال به زیرکی گفته است؛خیلی از کسانی که شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی سرمی دهند، ‏کارنامه سالمی ندارند.‏
‎‎مرتضوي و زاکاني ؛ چه کسي مفتري است؟‎ ‎ (علیرضا زاکانی رئیس کمیته تحقیق و تفحص از وزارت آموزش ‏عالی و دانشگاه آزاد)
با اين حال ورود قاضي مرتضوي دادستان تهران که از سوي مجامع حقوق بشري فردي "مجرم" معرفي شده و ‏در يک مورد نيز متهم به قتل "زهرا کاظمي" در بازداشتگاه زندان اوين است، به جدال لفظي با زاکاني، پس از آن ‏صورت گرفت که زاکاني در نامه اي سرگشاده که در روزنامه ايران، ارگان رسمي دولت، چاپ شد عليه مسئولان ‏دانشگاه آزاد و در ارتباط با پرونده فروش سوالات آزمون اين دانشگاه اتهاماتي را مطرح و همزمان مسئولان ‏قضايي را متهم به سهل انگاري و مماشات با متهمان اين پرونده کرد. ‏
زاکانی مرتضوی را متهم کرد که با طولانی کردن رسیدگی به پرونده فروش سئوالات کنکور از سال 82 تاکنون ‏اقدام به از بین بردن آثار جرم، مفقود کردن پرونده ها کرده،و با ـجمیع پرونده های فروش سئوالات کنکور از ‏سراسر کشور بدون ثبت آنها در دفاتر دادستانی پرونده ها را مفقود کرده و به "کور کردن سرنخ های مربوط به ‏پرونده فروش سئوالات کنکور" پرداخته است.‏
زاکانی همچنین ادعا کرده که دادستان تهران در ارتباط با دو زن فروشنده سئوالات کنکور دانشگاه آزاد اسلامی که ‏چندبار به همین اتهام بازداشت شده اند،و 41 نفر دیگر تلاش در تغییر پرونده به نفع متهمان ،و دادرسی معکوس ‏داشته و در نهایت این افراد را به 200 تا 500 هزارتومان چریمه محکوم کرده است.‏
زاکاني در بخشي از نامه خود آورده است: " اصل و بدل اين پرونده به بهانه رسيدگى متمركز توسط شخص ‏دادستان تهران آقاى مرتضوى تحويل گرفته شده و سپس اين پرونده ها جهت رسيدگى متمركز به شعبه يك ‏دادسراى شميران ارجاع مى گردد. اين پرونده نيز دچار سرنوشتى مشابه پرونده ارسالى از شهرستان يزد شده و ‏بعد از ارجاع دادستان تهران به شعبه بازپرسى مذكور در شعبه ثبت نشده و سپس مفقود مى گردد". ‏
زاکاني مي افزايد: "دادستان تهران در جلسه كميسيون اصل نود بيش از ۱۰ بار اعلام مى دارد كه اين پرونده ‏توسط يك سرباز و در قبال اخذ مبلغى رشوه ربوده شده و به همين خاطر سرباز خاطى تحت پيگرد قرار گرفته و ‏پرونده وى در حال رسيدگى قضايى مى باشد." ‏
همين عبارات بود که مرتضوي را که خود دانش آموخته دانشگاه آزاد بوده و در واحد تهران شمال اين دانشگاه نيز ‏مشغول به تدريس است، برآن داشت تا در جوابيه اي شديدالحن و با ادبياتي بي سابقه در همان روزنامه ، زاکاني ‏را به "عدم تعادل رواني" متهم کند و او را نيز در کنار "ضدانقلاب ها" بنشاند و او را به افترا و طرح اظهارات ‏کذب متهم کند.
مرتضوي همچنين در پايان در يک جمله بندي بي سابقه اظهار مي دارد: "اصلا آقاي زاکاني را در پيگيري پرونده ‏ها به هيچ هم حساب نمي کردند و اساسا ايشان کوچکترين نقشي در رسيدگي هاي قضايي و آنچه ادعا مي نمايد ‏نداشته و يکي از ناراحتي هاي بزرگ و علت عصبيت ايشان نيز همين است". ‏
در اينجا بود که زاکاني با انتشار مطلبي در سايت محافظه کار جهان نيوز، ، خطاب به وزارت ارشاد از عدم ‏امکان پاسخگويي به اظهارات مرتضوي در روزنامه ايران خبر داد و علت آن را تهديد اين روزنامه از سوي ‏دادستان عنوان کرد.‏
زاکاني در نامه خود آورده است: " پيرو انتشار نامه آقاي مرتضوي در روزنامه ايران در روز شنبه 1/4/87 كه ‏حاوي افترائات و اتهامات متعددي نسبت به اينجانب بود ، بنده جوابيه اي را آماده نموده و وفق قانون براي ‏روزنامه ايران ارسال نمودم ليكن مدير مسئول محترم روزنامه ايران اعلام مي دارد كه با توجه به تهديد انجام ‏پذيرفته از سوي دادستان تهران مبني بر بستن روزنامه در صورت درج جوابيه بنده ، اقدام به انتشار جوابيه ‏اينجانب نخواهد نمود". ‏

ایران امروز خانه‌ امید ملت‌هاست

رئیس‌جمهور ایران به مسئولان قوه قضاییه پیشنهاد کرد « قوه قضاییه باید پیگیر عدالت در عرصه‌ بین‌المللی باشد. ایران امروز خانه‌ امید ملت‌هاست و قوه قضاییه باید دادگاه‌های ویژه‌ای تشکیل دهد و جنایتکاران جهان را به پای میز محاکمه بکشاند.»
وب‌سایت شبکه خبر تلویزیون ایران نیز در گزارشی از دیدار آقای احمدی‌نژاد با قضات دادگستری‌های کل کشور به نقل از وی نوشت: «ما باید همزمان برای اصلا ح امورکشور و اصلاح جهان تلاش کنیم زیرا اصلاح این دو لازم و ملزوم هم هستند و بدون هریک اصلاح دیگری محال است.»
این در حالی است که پیشتر محمود احمدی‌نژاد در ۲۹ فروردین در جمع مردم قم گفته بود که باید به سرعت مسایل داخل ایران را حل کرده و به ماموریت‌های جهانی انقلاب پرداخته شود.

۱۳۸۷ تیر ۴, سه‌شنبه

از عجایب سیاست ایرانی

مهر: عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان، از اعلام نظر این شورا نسبت به جابه‌جایی یكی از نمایندگان گرگان در مجلس شورای اسلامی خبر داد. عباسعلی كدخدایی در گفت‌وگو با خبرگزادی مهر با اعلام این خبر اظهار داشت: پاسخ شورای نگهبان درباره جابه‌جایی نماینده گرگان در مجلس شورای اسلامی رسما به وزارت كشور ارسال شده است. طبق نظر شورای نگهبان عبدالحسین ناصری رقیب عبدالناصر ایزدی در دور دوم انتخابات باید به جای وی به مجلس برود. سخنگوی شورای نگهبان دلیل این تغییر پس از گذشت دوماه از برگزاری انتخابات و یك ماه از آغاز به كار مجلس هشتم را انجام بررسی‌ها در این زمینه عنوان كرد و افزود: در این مدت دوبار هیات بازرسی ویژه به گرگان فرستاده شد تا نتیجه انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی به دقت بررسی شود و در نهایت شورای نگهبان براساس بررسی‌های هیات‌های بازرسی به جابه‌جایی نماینده گرگان نظر داد.
آیت‌الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان با ارسال نامه‌ای به سیدمهدی هاشمی سرپرست وزارت كشور از این تغییر به دلیل ابطال تعدادی از آرا از سوی شورای نگهبان خبر داده است.

۱۳۸۷ تیر ۳, دوشنبه

جانان من اندوه لبنان کشت ما را

جانان من بر خیزو اهنگ سفر کن /گر تیغ بارد،گو ببارد ،جان سپر کن




جانان من بر خیز بر جولان برانیم/ زان جا به جولان تا خط لبنان برانیم







جانان من اندوه لبنان کشت ما را/بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را



باید به مژگان رُفت گرد از طور سینین/باید به سینه رفت زین جا تا فلسطین

۱۳۸۷ تیر ۲, یکشنبه

يکي ديگر از علائم ظهورقایــــــم آل محمد صلوات


.شیخ صدوق در کمال الدین از ابی عمیر و او از ابن اذینه روایت کرده که گفت : حضرت صادق فرمود : پدرم فرمود: « پيش از ظهور منجي، مردي قدبلند و سياه 1 در غرب به حکومت مي رسد که نشانه اي آشکار از جدم ابا عبدلله با اوست2. لشگر او قويترين لشکر روي زمين است3 و اين لشگر سرزمين کربلا را به تصرف در مياورد4 تا زمينه ظهور منجي را آماده سازد. او خون مدعيان دروغين جانشيني جدم اميرالمونين را در نجف5 و قم6 به زمين مي ريزد و نائبان دروغين مهدي7 را رسوا مي سازد. او پس از تسلط بر کربلا و نجف به سوي ري تاخته و فرمانرواي يک دست8 را که خود را به دروغ به ما منتسب مي کند نابود خواهد کرد. در آن زمان شيعيان ما نبايد شک کنند که اوباماست .» ( بحار الانوار - جلد سیزدهم - باب سی ام )

1- اوباما سياه پوست است

2. نام مياني اوباما حسين است

3. ارتش آمريکا در حال حاضر قويترين ارتش دنياست

4. اين امر قبلا اتفاق افتاده و ارتش آمريکا عراق را تصرف کرده است

5. قبلا اتفاق افتاده

6. هنوز اتفاق نيافتاده است

7. خامنه اي و احمدي نژاد

8. خامنه اي

زنده باد آزادی





گویند که این عکس محمودجان همراه با مطالب تندی که روزنامه « تهران امروز » در جهت تخریب زحمات دولت مهرپرور عدالت گستر منتشر کرد ، موجب مرگ این روزنامه شد.
http://360.yahoo.com/profile-9mvJzPo_fqHr6p6PtCCs

چشم امام زمانشان روشنتر باد

خبرنامه امیرکبیر
دو دانشجو دانشگاه های سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد لاهیجان خودکشی کردند. دختر دانشجو دانشگاه آزاد لاهیجان خود را از محل اتاق حراست دانشگاه در طبقه چهارم به پایین انداخته و جان سپرد و یکی از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز بر اثر فشارهای حراست دانشگاه با خوردن قرص خودکشی کرده است.
دختر دانشجوی دانشگاه لاهیجان پیش از این نیز چندین بار به کمیته انضباطی دانشگاه احضار شده بود و سرانجام پس از اینکه هفته گذشته مجددا به حراست احضار شد، خودکشی کرد. روزنامه اعتماد در این زمینه نوشت: “این دانشجوی دختر که به دلیل نامشخصی به اتاق حراست دانشکده فنی این دانشگاه مراجعه کرده بود، بعد از دقایقی خود را از پنجره اتاق - واقع در طبقه چهارم- به پایین انداخت و به زندگی خود پایان داد. با این حال هنوز از دلیل احضار -یا مراجعه- دختر دانشجو به حراست خبر موثقی در دست نیست.”
یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد لاهیجان گفت: “ما هم اطلاعی از دلیل حضور دوست مان در حراست نداریم، فقط طبق اطلاعات ما ایشان امروز در سر جلسه امتحان هم حاضر نشده بود.”
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، یک دانشجوی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز با خوردن قرص خودکشی کرده است. این دانشجو دانشگاه سیستان و بلوچستان بارها به کمیته انضباطی دانشگاه احضار شده و از طرف حراست دانشگاه تحت فشار بود. این دومین مورد خودکشی طی یک و ماه نیم گذشته در دانشگاه سیستان می باشد. پیش از این نیز در اواخر اردیبهشت ماه، یکی از دانشجویان دختر این دانشگاه با خوردن جوهر نمک خودکشی کرده بود.
یکی از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در این زمینه به خبرنامه امیرکبیر گفت: “مسئولین دانشگاه در برابر این خودکشی ها پاسخگو نیستند، در حالی که با استفاده از کمیته های انضباطی در دانشگاه سیستان جو خفقان ایجاد و دانشگاه را پادگان تبدیل کرده اند.”
احمد ناصری معاون دانشجوئی و فرهنگی دانشگاه سیستان و بلوچستان به جای پاسخگویی به مشکلات دانشجویان و خودکشی های اخیر در این دانشگاه گفته است: “ما همه معتقد به اصلاح اموریم. چه کسی است که ادعا کند که همه چیز در بهترین وضع ممکن است؟ تا امام زمان (عج) قدم بر چشم ما نگذارد، هیچ چیز در بهترین وضع ممکن قرار نخواهد گرفت.”
این خودکشی ها در دانشگاه های مختلف کشور حالی انجام می شود که مسئولین وزارت علوم پاسخگوی مشکلات دانشجویان و فشارهای وارده بر دانشجویان از طرف کمیته های انضباطی و حراست دانشگاه ها نمی باشند. چندی پیش مشاور وزیر علوم در مصاحبه با خبرگزاری های دولتی با اذعان به خودکشی های دانشجویان، “خودکشی” را دومین علت اصلی مرگ در بین دانشجویان ایرانی برشمرده بود. طبق گفته رئیس حراست ‏کل وزارت علوم از هر ۲۸ مورد خودکشی دانشجویی در ایران، ۷ مورد مربوط به پسران و ۲۱ مورد دیگر مربوط به ‏دختران است. بر اساس آمار اعلام شده از سوی نهادهای دولتی، سالانه ۴۲۰۰ ‏دانشجوی ایرانی خودکشی می کنند که بخشی از آنها به مرگ دانشجو منتهی می شود.
پیش از این نیز در روز چهارشنبه ۲۸ فروردین ماه یک دانشجوی دکتری شیمی معدنی دانشگاه شهید بهشتی با خوردن سیانور خودکشی کرد. چهار روز بعد از آن و در اول اردیبهشت ماه یک دانشجوی مرکز تربیت معلم همدان در محوطه دانشگاه با سلاح گرم خودکشی کرد.
چندی پیش یک دانشجوی اصفهانی نیز در شهرکرد خودکشی کرد. فریناز ۲۱ ساله که دانشجوی ‏پزشکی بود، دو روز قبل از خودکشی به ‏خاطر حجاب از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شده بوده و پس از آزادی دست به خودکشی ‏زد.
در سال جاری، در دامغان نیز یک دانشجوی دختر در محل خوابگاه و با استفاده از پارچه، خود را از در حمام خوابگاه حلق‌آویز کرد. این دختر، ۲۱ ‏ساله، اهل و ساکن کرج و دانشجوی “میکروبیولوژی” دامغان بود.
در تهران نیز یک دانشجوی کارشناسی ارشد صنایع غذایی خود را از بالای ساختمان خوابگاه ‏شش طبقه به طرف پایین پرت کرد و در دم جان باخت‎. این دانشجو که در خوابگاه شماره ۱۱ دانشگاه علوم پزشکی ‏شهید‎ ‎بهشتی تهران واقع در خیابان یوسف آباد حضور داشت با پرتاب خود از بلندی به زندگی اش خاتمه داد.

۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

پدر ملت ایران اگر این بی پدراست
به چنین ملت و گور پدرش باید رید میرزاده عشقی

رادیو فردا

به دنبال افشای رسوايی اخلاقی معاونت دانشجويی دانشگاه زنجان توسط دانشجويان اين دانشگاه و انتشار فيلمی از اين معاون دانشگاه که قصد تعرض به دختر دانشجويی را داشت، وزير علوم ايران می گويد افشای اين کار درست نبوده و افشای گناه از خود گناه مهم تر است.
به گفته دادستان زنجان، دختر دانشجويی که معاون دانشجويی دانشگاه زنجان قصد تعرض به او را داشته بازداشت شده است. اين در حالی است که مسوولين دانشگاه و استان زنجان پيشتر به دانشجويان اين دانشگاه قول داده بودند که برای اين دختر دانشجو مشکلی پيش نمی آيد.
جعفر گل‌محمدی، دادستان عمومی و انقلاب زنجان، روز جمعه در نشستی مطبوعاتی به حادثه دانشگاه زنجان و اقدامات قضايی صورت گرفته در اين‌باره اشاره کرد و گفت:« ارتباط ناصحيح عاملان حادثه دانشگاه زنجان، محرز شده و هر دو متهم اين پرونده، در حال حاضر با قرار قانونی در بازداشت به سر می‌برند لذا تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.»
گل محمدی ادامه داد: «با کسانی که در اين ماجرا تشنج آفرينی کرده و از وقوع بزه، مطلع و به مراجع قانونی اطلاع نداده‌اند، برخورد قانونی صورت خواهد پذيرفت».

  • سايت تابناک نوشته است که آقای احمدی نژاد در نشست اعضای جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفته است :« در سال گذشته و امسال، بوش دو مرتبه تصميم جدی گرفته تا به ايران حمله کند اما با مخالفت فرماندهان نظامی اين کشور از اين اقدام بازمانده است».
    به گزارش تابناک، آقای احمدی نژاد اضافه کرده است:« وی حتی به مشاوران خود پيشنهاد کرده تا صرفا به يک يا دو شهر ايران حمله شود و پس از مخالفت آنها خواستار شکستن ديوار صوتی ايران شده و هر بار مشاوران وی و فرماندهان نظامی تاکيد کرده‌اند هرگونه تعرض به ايران، جهنمی را به وجود می‌آورد و اين بر خلاف مصالح آمريکاست».

۱۳۸۷ خرداد ۲۹, چهارشنبه

پايان تحصن دانشجويان زنجان با پيروزی قاطع

خبرنامه اميرکبير: بالاخره پس از نزديک به يک هفته اعتراضات گسترده در دانشگاه زنجان، در ساعت اوليه صبح روز چهارشنبه مسئولين دانشگاه زنجان با کليه مطالبات دانشجويان متحصن موافقت کردند.
به گزارش خبرنامه اميرکبير برکناری مددی، معاون دانشجويی خاطی اين دانشگاه، و محاکمه اش توسط مراجع قضايی، عدم برخورد با متحصنين و دانشجوی دختر قربانی اين ماجرا، پيگيری پاسخ وزير علوم از سوی نماينده زنجان در مجلس، بررسی کفايت رئيس دانشگاه توسط کميته ای مرکب از دانشجويان و اساتيد، تعويق امتحانات تا روز شنبه و همچنين بهبود وضعيت فرهنگی و فعاليت تشکل های مستقل خواسته هايی بود که با تمامی آن ها موافقت شد.
اين در حالی است که ديروز رئيس دانشگاه بالاخره مجبور به پذيرش انجام اين عمل شنيع توسط معاونش شد و از اين بابت از دانشجويان رسما عذرخواهی کرد. جالب آن که در اين ميان سناريوسازی رسانه های حامی دولت، که اين عمل را پاپوشی از سوی انجمن اسلامی زنجان و دفتر تحکيم وحدت می دانستند، نقش بر آب شد.
لازم به ذکر است دفتر تحکيم و انجمن های زير مجموعه اين اتحاديه قصد داشتند چنانچه اعتراضات دانشجويان زنجان تا آخرين ساعات روز سه شنبه به نتيجه نرسيد، التيماتومی به وزارت علوم جهت برآورده کردن مطالبات اين دانشجويان بدهند. انجمن های اسلامی دانشجويان دانشگاه های سراسر کشور تصميم داشتند در صورت برآورده نشدن مطالبات دانشجويان زنجان در پايان اولتيماتوم دفتر تحکيم، حمايت های عملی خود را در هفته آينده از اين دانشجويان آغاز کنند.
دفتر تحکيم وحدت با صدور بيانيه ای در اين خصوص ضمن تبريک به دانشجويان زنجان به سبب ايستادگی و کسب پيروزی و يادآوری معضلات کميته های انضباطی يادآور شد: «از آنجا که در گذشته خاطيان مجازات نشدند و در اين حادثه نيز مسئولين وزارت علوم و حاميان دولت به جای برخورد قاطع، سعی فراوانی در سرپوش نهادن بر اين حادثه و انحراف افکار عمومی جهت برخورد با منتقدان را داشتند، بی شک افراد ديگری نيز در آينده با خيال آسوده از عدم مجازات، اين عمل را تکرار خواهند نمود و همان طور که اين حادثه اولين آن نبود بی شک آخرين آن نيز نخواهد بود. بی شک تنها راه جلوگيری از اين گونه حوادث برکناری وزير علوم و همراهان بی کفايتش و انتخاب رؤسای دانشگاه ها با اتکا بر توانايی علمی و شايستگی‌های فردی به انتخاب جامعه دانشگاهی است و نه بر اساس دسته بندی‌های سياسی و رياکاری که اکنون ملاک است و نتيجه آن تعرض های مکرر به دختران دانشجو توسط منصوبين دولت نهم است، پديده شومی که در گذشته سابقه نداشته است.»

۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

خبرنامه اميرکبير: روز گذشته در حالی سومين روز تجمع دانشجويان دانشگاه زنجان برگزار شد که وزارت علوم به جای پاسخگويی به تهديد دانشجويان پرداخت.
به گزارش خبرنامه اميرکبير اخبار رسيده از دانشگاه زنجان حکايت از آن دارد که مسئولين دانشگاه به برآورده کردن مطالبات به حق دانشجويان وارد فاز تهديد آن ها شده اند. طبق اخبار رسيده روز گذشته مسئولين دانشگاه زنجان طبق نامه ای که به رويت دانشجويان رسانده اند، مدعی شده اند حکم اخراج نزديک به ۲۰ نفر از فعالين دانشجويی به سبب افشای رسوايی اخلاقی معاون دانشجويی اين دانشگاه توسط وزارت علوم صادر شده است.
همچنين صبح امروز خبر رسيد که نيروهای امنيتی، نيروای انتظامی و گارد ويژه اطراف دانشگاه را محاصره کرده اند و بيم بازداشت گسترده دانشجويان می رود. دانشگاه زنجان همچنان در وضعيت ملتهبی به سر می برد. رئيس دانشگاه جهت قطع ارتباط دانشجويان معترض با محيط بيرون، اينترنت دانشگاه را قطع کرده است. تلفن های همراه نيز در دانشگاه زنجان دچار اختلال شده است.
در همين رابطه داداش‌پور، مدير کل روابط عمومی وزارت علوم، روز گذشته با تمجيد از رياست دانشگاه زنجان وی را يکی از “روسای خوب” دانشگاه های کشور دانسته و ضمن تهديد دانشجويان گفت: “از نظر وزارت علوم امتحانات بايد در برنامه زمانی خود برگزار شود و برخی از افرادی که از برگزاری امتحانات جلوگيری می‌کنند، به دنبال تشنج آفرينی در دانشگاهها هستند که با آنها برخورد قانونی لازم صورت می‌گيرد.”
حوادث مشابه
حدود دو ماه قبل نيز دانشجويان دانشگاه سهند تبريز در اعتراض به هتک حرمت چند دانشجوی دختر توسط کارمندان حراست، دست به تحصن و اعتصاب غذا زدند.
قبل از آن نيز در دانشگاه کرمانشاه، يکی از مأموران حراست به يک دختر دانشجو تعرض کرده‌بود که اين امر نيز با اعتراض گسترده دانشجويان روبرو شد.
غير از دانشگاه‌ها، ديگر ادارات دولتی نيز در چند ماه اخير شاهد رسوايی‌های اخلاقی مديران خود بوده‌اند. پر سرو صداترين نمونه در اين ميان، دستگيری فرمانده نيروی انتظامی تهران بود که گفته شد همراه با شش زن در يک خانه دستگير شده ‌است. هرچند اين فرد هم‌اکنون با قيد وثيقه آزاد شده‌اما پرونده فساد اخلاقی او هم‌چنان گشوده است.
در همين چند ماه اخير نيز دو نماينده مجلس هردو به اتهام فساد اخلاقی بازداشت شدند.
دبير ستاد انتخاباتی استانداری قزوين و معاون وزارت علوم نيز دو تن ديگر از مديرانی بودند که در چند ماه اخير پرونده فساد اخلاقی‌شان گشوده شد.
تناقض
همه اينها درست در زمانی صورت می‌گيرد که برخورد با زنان و دختران در قالب «طرح امنيت اجتماعی» در دوسال اخير شدت بيشتری گرفته است.
از روز شنبه همين هفته مرحله جديد اين طرح با نام «مبارزه با بدپوششی» د رتهران آغاز شد که طی آن پليس تهران قصد دارد «با کسب اطلاع» از زنانی که «پوشش نامناسب» دارند به مراکز خريد آنان مراجعه کرده و اين مراکز را پلمپ کند.
در حقيقت از يک سو روز به روز بر تعداد طرح‌های اخلاقی اضافه می‌شود و از ديگر سو هرروز شاهد گشوده شدن يک پرونده فساد اخلاقی برای مديران دولتی هستيم.
دکتر مهرداد درويش‌پور استاد جامعه‌شناسی دانشگاه استکهلم در توضيح اين تناقض چنين می‌گويد: «واقعيت اين است که در جامعه‌ی ما از آنجايی که آزادی جنسی وجود ندارد، نوعی ناهنجاری جنسی گريبان کل جامعه را گرفته است. اين ناهنجاری در سطح مقامات وجود دارد، از آنجا که امکانات دارند، پول دارند و حتا از قدرت خودشان می‌توانند استفاده کنند برای به نوعی سوءاستفاده جنسی از زنان و حتا از جوانان و کودکان. آنان به‌راحتی دست به اين کار می‌زنند. ولی از سوی ديگر، درست همان حکومتی که در درون خودش اين نوع فسادها و اين نوع روابط به گستردگی شيوع دارد، نوعی از خشم و نوعی از واکنش را نسبت به جامعه و زيردستان خودش روا می‌دارد. يعنی وقتی شما می‌بينيد که اين درجه از سوءاستفاده‌های جنسی را در سطح حکومتی به راحتی نمی‌توانيد کنترل بکنيد، تشديد کنترل بر شهروندان جامعه از يکسو نوعی لاعلاجی حکومت را در برابر کارمندان عالی‌رتبه‌ی خودش به نمايش می‌گذارد، از سوی ديگر در سطح جامعه سعی می‌کند اين پيام را بدهد که اين حکومت اصول و مبانی‌اش بر مقابله با آزادی جنسی استوار است و اگرهم در درون دولت اتفاقی می‌افتد، اين اتفاق‌ها تک موردی‌ست، اين اتفاق‌ها ربطی به اصول و پرنسيب او ندارد».

مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویش !!!


سخت گیری نیروی انتظامی به آرایشگاهها و تولیدکنندگان لباس

نیروی انتظامی یک آرایشگاه مردانه را به خاطر استفاده از "مدلهای موی غربی" پلمب کرد
پلیس تهران فاز جدید "طرح ارتقای امنیت اجتماعی" را آغاز، و آن را "شناسایی فروشندگان و عرضه کنندگان البسه غیر مجاز و مصداق خلاف قانون، از طریق نشانی اعلام شده از سوی خریداران" معرفی کرده است.
اتومبیل های گشت ارشاد نیروی انتظامی ایران از روز شنبه با حضور در میادین و خیابانهای اصلی تهران زنانی را که به گفته آنها دارای "پوشش نامناسب" و پسران و مردانی را که دارای "مدل موی منحرف غربی" هستند، سوار مینی بوس های نیروی انتظامی کرده و نام آرایشگاهها و تولیدکنندگان پوشاک را از آنها می پرسیدند تا با آنها برخورد کنند.
پوششی که نیروی انتظامی آن را "نامناسب" می خواند شامل شلوار و مانتوی کوتاه، مانتوی تنگ، لباس های بدن نما و شال های کوچک می شود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، پلیس در همین راستا وارد یک آرایشگاه در مرکز خرید تندیس در میدان تجریش شد و آن را به دلیل این که موهای مشتریان خود را مدلهای "تیفوسی، فشن، خروسی، میکروبی و..." کوتاه می کرد، پلمپ کرد.
احمد رضا رادان، رییس پلیس تهران گفته است که این مدل موها "برگرفته از مدلهای منحرف غربی است که با هنجارهای جامعه ما همخوانی ندارد."
بر اساس گزارش ها، پلیس در مراجعه به فروشندگان لباس، با مردان فروشنده ای که "شلوارهای فاق کوتاه و تی شرت های نامتعارف" پوشیده بودند، برخورد کرده و مغازه آنها را به علت "رعایت نکردن شئونات اسلامی" پلمپ کرده است.
در طرح جدید، پلیس با پسرانی که از گردنبند و دستبند استفاده کنند برخورد می کند
بسیاری از افرادی که در عملیات دو روز گذشته پلیس تهران دستگیر شده بودند، به مراکز پلیس انتقال داده شدند و از آنها تعهد گرفته شد. گفته می شود در میدان تجریش و خیابان ولیعصر پلیس چند اتومبیل که سرنشینان آن را "بدپوشش" تشخیص داده بود، متوقف و اتومبیل ها را توقیف و به پارکینگ منتقل کرد.
طرح جدید پلیس برای مقابله با بدحجابی با مخالفت هایی رو به رو شده و برخی حقوقدانان معقتدند که پلیس حق پلمپ خودسرانه فروشگاه ها را ندارد و نمی تواند بدون دستور قضایی به چنین اقدامی دست بزند و توقیف و پلمپ فروشگاه ها و آرایشگاه ها حتما باید با دستور قاضی انجام شود.
از نظر این حقوقدانان، پرسش از افراد در خیابان به منزله بازجویی است و نیروی انتظامی چنین وظیفه ای ندارد و این کار نوعی تخلف از قانون است.
نیروی انتظامی ایران در سالهای اخیر اغلب در آغاز فصل تابستان که پوشیدن لباس های نازک، رنگی و کوتاه در آن بیشتر می شود، سخت گیری های خود را در رابطه با پوشش افراد افزایش داده است.
در اوایل زمستان سال گذشته نیز رئیس پلیس تهران اعلام کرده بود که طرح "امنیت اجتماعی تا زمانی که دغدغه های مردم رفع نشود، ادامه خواهد یافت." این طرح از اوایل سال هشتاد و شش آغاز شد.

۱۳۸۷ خرداد ۲۵, شنبه

هد هد خوش خبر از طرف صبا بازآمد !!!

تولید نخستین موبایل اسلامی در قم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
فرارو، مدیر شركت ابراء از تولید نخستین موبایل اسلامی در کشور خبر داد و گفت: این موبایل دارای برنامه ویندوز شش است كه بخشی از سخت‌افزار آن در داخل و بخشی دیگر در خارج تهیه شده است.
به گزارش رجانیوز به نقل از ایسنا، سعید نخعی در مورد قابلیت‌های این گوشی موبایل گفت: در این گوشی برای اولین بار قرآن به هشت فونت مختلف به خط عثمان طه ارایه شده است.
همچنین تفسیر قرآن به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی، ترجمه نوشتاری و گفتاری قرآن و حفظ قرآن با انتخاب سوره و آیه، ترجمه قرآن به 10 زبان زنده دنیا و پنج نوع ترجمه فارسی از دیگر قابلیت‌های این گوشی همراه است.
وی گفت: ارایه قرآن كریم، نهج‌البلاغه، مفاتیح‌الجنان، صحیفه سجادیه، ادعیه حج، رساله جامع علما، ادعیه زیارت‌های گوناگون، نشان دادن جهت قبله، ساعات شرعی در نقاط مختلف جهان و پخش اذان با صوت و متن عربی به همراه ترجمه فارسی و انگلیسی آن، پخش اذان از 15 موذن ترتیل قرآن با قاریان شیعه و سنی، امكان تبدیل سال تولد افراد از شمسی به قمری و بیان تاریخ و حوادث مذهبی روز از قابلیت‌های این دستگاه است.
نخعی خاطر نشان کرد: از طریق این موبایل می‌توان اوقات شرعی را در چهار هزار و 500 شهر ایران و دنیا جست‌وجو کرد.
وی گفت: این موبایل رساله شش مرجع تقلید بزرگ شیعه از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، امام راحل، آیت‌الله سیستانی، آیت‌الله بهجت و... را به فارسی، عربی، انگلیسی ترجمه كرده است و به کاربران ارایه می‌دهد.
نخعی اضافه كرد: برای تهیه نرم‌افزار این موبایل از مشاوره‌های مذهبی و دیتاهای حوزه علمیه قم استفاده شده است.

۱۳۸۷ خرداد ۲۴, جمعه

نشست علمی " جمهوری اسلامی ايران و ضرورت بومی‌سازی جامعه شناسی"




مصباح يزدی با بيان اين‌که " نتيجه تحقيقات علمی در موارد نادر به علم قطعی منجر می‌شود" گفت: امروز بسياری از مسائل فقهی ما از واضحات است و اين در سايه تحقيقات علمی است.!!!




به گزارش خبرنگارسياسی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) آيت‌الله محمد تقی مصباح يزدی طی سخنانی در نشست علمی " جمهوری اسلامی ايران و ضرورت بومی‌سازی جامعه شناسی" ـ که روز پنجشنبه در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) برگزار شد ـ از جامعه‌شناسی به عنوان گزاره علمی ياد کرد و با اشاره به اين‌که " بسياری از تاليفات جامعه شناسی با کتاب و سنت و نظريات اسلامی اصطکاک پيدا می‌کند." خاطرنشان کرد: وظيفه دانشمندان علوم دينی بررسی اين نظرات و تاليفات از ديدگاه اسلامی است؛ چراکه خاستگاه جامعه‌شناسی مغرب زمين است و خواه يا ناخواه اين گزاره تحت تاثير ادبيات و فرهنگ غربی قرار دارد.
وی افزود: در محافل علمی آن‌ها چيزی مورد قبول است که مستند به تجربه يا عقل مستقيم باشد، در حالی‌که در جامعه شناسی اسلامی، متدولوژی ما وسيع‌تر و شامل وحی يا عقل مع‌الواسطه هم می‌شود.
وی تاکيد کرد: اختلاف ما با غرب در علوم اجتماعی، اختلاف مبنايی است.
رييس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) در مورد انتساب مطلبی به قرآن و سنت گفت:‌ بايد در تطبيق موارد با قرآن کريم يا سنت محتاطانه عمل کنيم.
مصباح يزدی با بيان اين‌که " نتيجه تحقيقات علمی در موارد نادر به علم قطعی منجر می‌شود" گفت: امروز بسياری از مسائل فقهی ما از واضحات است و اين در سايه تحقيقات علمی است.
وی با اشاره به عدم پذيرش برخی نظريات اسلامی در غرب گفت: عدم پذيرش غرب به سبب ضعف در سايه تسلط چند قرن پيش بيگانگان است. اگر سيطره فرهنگی را در جهان گسترش داده و هويت علمی خود را اثبات کنيم، مطمئنا غربيان نظرات ما را خواهند پذيرفت.

۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

سخنان پالیزدار

متن كامل سخنان اخير درباره نقش روحانيان در مفاسد اقتصادي‎‎بخش هاي مهمي از سخنان عباس پاليزدار در سايت‌هاي اينترنتي منتشر شده است. ولي با توجه به اهميت ادعاهاي ‏مطرح شده از سوي اين عضو کميته تحقيق و تفحص از قوه قضاييه، "روز" براي اولين بار متن کامل اظهارات ‏نامبرده را - تا جايي که از نوار سخنان وي قابل فهم است – منتشر مي کند. لازم به ذکر است که در متن زير، هر ‏کجا که اظهارات پاليزدار قابل فهم نبوده ، از علامت [...] استفاده شده است:‏‏[...] چرا ما نمي توانيم با مفاسد اقتصادي برخورد كنيم چون سران بزرگ مملكت در اين رابطه دخيل هستند و در ‏حال حاضر دولت به تنهايي به مبارزه با اين مفاسد برخاسته كه فكر مي كم نتواند موفق باشد. اگر بخواهم فقط چند ‏پرونده كوچك مفاسد اقتصادي را بگويم آنوقت مي بينيد كه چه مصيبتي كشور را گرفته كه داد رهبر را هم ‏درآورده و به خاطر بعضي مسايل رهبر بايد به صورت سربسته به مردم بگويد كه در كشور چه خبر است. ‏كساني كه به عنوان مفسد اقتصادي در كشور در حال فعاليت هستند تحت حمايت شاهرودي رئيس قوه قضاييه قرار ‏دارند. وقتي طي 16 سال گذشته پرونده هايي از مفاسد اقتصادي بررسي شده و مديران به دادگاه معرفي و دادگاه ‏حكم 5 ريال 10 ريال براي متهمان داده، ببينيد چه مصيبتي بر سر كشور آمده است. ‏پرونده شهرام جزايري هم كه مطرح شد، مانند هزاران پرونده مفاسد اقتصادي ديگر است، ولي چون شهرام ‏جزايري اسامي يكسري مفاسد اقتصادي و افراد وابسته را اعلام كرد مورد ضرب و شتم قرار گرفت چرا كه منافع ‏بسياري از علما و سران به خطر افتاده بود.‏در حال حاضر 123 پرونده مفاسد اقتصادي كشور در كميته تحقيق و تفحص مجلس در دست بررسي است ولي ‏اگر بخواهيم پرونده واقعي مفاسد اقتصادي را بيان كنيم، اصلاً نمي توانيم باور كنيم.‏‏[مجلس خواست از خود قوه قضاييه تحقيق و تفحص كنند، كه مخالفت كردند و نگذاشتند] به رهبر انقلاب متوسل ‏شدند. مقام معظم رهبري نوشتند كه آقاي شاهرودي، همانند ديگر دستگاه‌ها در تحقيق و تفحص عمل گردد. ‏كميته‌بندي‌ها صورت گرفت و در دستگاه قضايي كميته‌بندي شد و هر كميته‌اي در يكي از دستگاه‌ها مستقر شد. ‏براي مسائل اجرايي اين تفحص هم، ما مستقر شديم در سازمان بازرسي كل كشور. ‏نامه‌نگاري كرديم، اما برخلاف فرمايش مقام معظم رهبري، با وجود نامه‌هايي كه ما زديم و نامه‌هايي كه [...] مثلا ‏ما گفتيم مسئله فروش سؤال‌هاي كنكور چه بود؟ پرونده‌اش را بدهيد كه چه كسي [در اين كار] دست داشت. اينها ‏پرونده‌هاي اصلي را نمي‌دادند كه ببينيم چه كسي دست داشت، پرونده‌هاي فرعي را مي‌دادند. خلاصه ما هم دست ‏پيدا كرديم به كدهايي [...] به جاهايي كه رسيديم، مرخصي‌ها شروع شد [...] خلاصه ما فجايعي كه اتفاق افتاده در ‏جمهوري اسلامي را ديديم. خدا را شاهد مي‌گيرم كه شبها خوابم نمي‌برد. گريه‌ام مي‌گرفت كه ما اين‌همه شهيد ‏داديم، اين‌همه مصيبت‌ها مردم كشيدند. حالا بدون توجه به اين‌همه فقر و مصيبت‌ها و مشكلاتي كه مردم دارند، ‏كساني كه مردم پشت سرشان نماز مي‌خوانند، رفته‌اند اين كارها را كرده‌اند؟ خدا شاهد است خوابم نمي‌برد، هفته‌ها ‏خوابم نمي‌برد، روزها خوابم نمي‌برد.‏خلاصه ديدم كه يك آقايي آمده و نامه زده كه پسرش معلول جسمي است. گفته مي‌خواهم يك مؤسسه توانبخشي بزنم ‏كه پسرم هم برود در آن مؤسسه توانبخشي، دم دست خودم باشد. 100 تا، 200 تا، 300 تا معلول را نگهداري ‏كنيم در آنجا، پسرم هم مسئول آنها باشد. گفتند: باشد، خدا پدرت را بيامرزد. مؤسسه را كه ثبت كرده و كارش را ‏استارت زده، نامه زده به آقاي [...] گفته كه من ساپورت نياز دارم، نمي‌توانم خرج كنم كه، بايد نظام به ما كمك ‏كند. چه‌كار كنيم؟ فلان معدن را، معدن سنگ دهبيد فارس را بدهيد به اين آقا. آقا اين سنگ مرمر بهترين سنگ ‏مرمر دنياست، از منابع انفال جمهوري اسلامي است. بدهيم به شما؟ بله، بدهيدش به من. معامله انجام شد و اين ‏معدن را به اين آقا واگذار كردند. دوباره بعد از يك مدت گفت آقا اين معدن كافي نيست، معدن [...] زنجان را هم ‏بدهيد به ما. چهار تا را كه ما پيدا كرديم، چهار تا معدن را يك آقايي از علما گرفته، كه مردم هم پشتش نماز ‏مي‌خوانند متأسفانه. ‏‏[يكي از حاضر خواستار اعلام اسم فرد مي‌شود] اگر اجازه بدهيد، اسم نبرم. شايد بعضي‌ها خداي نكرده ... [تعداد ‏بيشتري خواستار اعلام اسم فرد مورد اشاره مي‌شوند] خب بعضي‌ها معتقدند كه اگر اسم بياوريد مردم نسبت به ‏مذهبشان بي‌اعتقاد مي‌شوند. من اين اعتقاد را ندارم ها... مردم ما مذهبشان پايه و اساسش وصل نيست به علما، ‏وليكن بعضي‌ها چون اين اعتقاد را دارند من مراعات مي‌كنم... [اعتراض جمعي. يكي از دانشجويان مي‌گويد ‏بگوييد تا پشت سرش نماز نخوانيم.] نه ديگر، اگر بنا باشد ما بگوييم و شما نماز نخوانيد كه نمي‌شود... [ادامه ‏همهمه] باشد، من چند موردي را اسامي‌اش را مي‌گويم. اين يكي كه عرض كردم، آقاي امامي كاشاني است. استاد ‏اخلاق و چه و چه و از اين مسائل.‏عرض شود خدمتتان كه، يك دانشكده‌اي را رفته‌اند از مقام معظم رهبري اجازه‌اش را گرفته‌اند كه براي خواهران ‏دانشكده علوم قضايي مي‌خواهيم بزنيم در قم. چيز خوبي است كه خواهران هم در آن فضا حضور داشته باشند، اگر ‏متهمي از خواهران [بود] از او بازجويي كنند و از اين حرفهاي اينطوري. خلاصه نظر آقا را گرفتند كه اين ‏دانشكده تأسيس شود. آقا استقبال كردند و مجوز صدور دانشكده را دستورش را دادند. مؤسسه اين دانشكده بلافاصله ‏بعد از گرفتن مجوز رفتند دنبال ساپورت‌هاي مالي‌اش. [نوشتند:] جناب آقاي نعمت‌زاده، محبت فرماييد در جهت ‏حمايت از تأسيس اين دانشكده، كارخانه لاستيك دنا را كارشناسي كنيد جهت اين دانشكده. آورند كارشناسي رسمي ‏دادگستري را، چون آقاياني كه اين مؤسسه را تأسيس كرده بودند در دستكاه قضايي هم بودند، آن كارشناسان رسمي ‏دادگستري هم مي‌ترسيدند كه قيمتي تعيين كنند كه به اينها بر بخورد، حتما بايد قيمتي مي‌گفتد كه خوش به حال اينها ‏بشود. زدند 126 ميليارد. در صورتي كه ما معتقديم 600 ميليارد هم بالاتر بود. تازه، 126 ميليارد كه ويلاهايش ‏در شمال را نزده‌اند، اصلا در آمار نياورده‌اند، زمين‌هاي شيرازش را در آمار نياورده‌اند، پول نقد موجود در ‏حسابش را هم در آمار نياورده‌اند، اين طوري به 126 ميليارد واگذاري كردند. ‏آن آقا نامه نوشتند كه آقاي نعمت زاده: محبت كنيد تخفيف منظور فرماييد. آقاي نعمت‌زاده هم نوشتند 50 درصد ‏تخفيف [خنده حضار] از مال بابايش مي‌خواست ببخشد. دوباره نوشتند كه محبت كنيد تخفيف ديگري منظور ‏بفرماييد. خلاصه پنج بار نامه‌نگاري انجام شده، معدن 126 ميلياردي به 10 ميليارد واگذار شد. بعد از آن دوباره ‏نوشتند كه ما حالا امكان پرداخت اين پول را نداريم، ترتيباتي فراهم نماييد تا امكان پرداخت اين پول براي ما فراهم ‏شود. نوشتند كه 80 درصدش را اقساط بلندمدت و 20 درصد يعني 2 ميلياردش را هم نقدي پرداخت كنيد. گفتند ما ‏آن 2 ميليارد را هم نداريم نقدي بدهيم، ما بررسي كرده‌ايم كه اموال كارخانه لاستيك دنا به اين مقدار مي‌رسد، از ‏شما مهلت مي‌خواهيم كه اينها را بفروشيم تا بتوانيم اين پول را بدهيم. گفتند كه باشد، سفته‌اي ارائه بدهيد به مدت 9 ‏ماه و ما اين را نقد از شما مي‌پذيريم. گفتند آقا پول هم نداريم كه سفته بخريم! نوشت كه آقاي محمدتقي بانكي، ‏مديرعامل سازمان صنايع ملي ايران، 23 ميليون تومان از صندوق سازمان صنايع ملي ايران برداشت كنيد و سفته ‏بخريد، برويد آيت‌الله فلاني و فلاني امضا كنند و كارخانه را تحويلشان بدهيد. و بعد از چند وقت ديديم كه كارخانه ‏هم در بورس فروخته شد و واگذار شد كه به آن پشت پرده‌اي‌هايي كه اينها را هدايت مي‌كنند. اينها آلوده دست آنها ‏شده‌اند، [کساني] مثل آقاي گنجي. نه، آن گنجي سياسي را نمي‌گويم، آن آقاي گنجي [را مي گويم] كه صاحب ‏كارخانه مهرام است و تمام كارخانه‌هاي سرايه‌گذاري بانك ملت و سرمايه‌گذاري‌هاي بانك صادرات و چه و چه. ‏واگذار شد به آنها و رفت، چند ميليارد هم زدند به جيب و رفتند. اين كه عرض كردم لاستيك دنا، مال آقاي يزدي ‏بود - آقاي محمد يزدي رئيس قوه قضاييه - در زمان رياستش و آقاي محمدعلي شرعي نماينده خبرگان استان قم.‏مجددا آقاي يزدي برمي‌دارد مي نويسد كه جناب آقاي فروزش، حميد ما بيكار است! ترتيبي اتخاذ فرماييد كه از ‏جنگل‌هاي شمال جهت صادرات چوب بهره‌مند گردد. آقاي حميد يزدي، پسر آقاي يزدي، مديركل حوزه رياست قوه ‏قضاييه بود در آن مقطع. و متأسفانه جنگل‌هاي شمال را [اين طوري] به تاراج بردند و رفتند. يعني طوري شده بود ‏كه در اين پرونده من ديدم كه يكسري مردم بيچاره شمال كه حق قانوني‌شان بود، و به اندازه هيزمشان و به اندازه ‏مصرفشان چوب انبار كرده بودند، يا شايد يك خورده بيشتر مصرف كرده بودند يا حتي برده بودند و فروخته بودند ‏يا انبار كرده بودند يا هرچي، [آنها را] گرفته بودند بازداشت و پاسگاه و بگيرد و بنند، كه خانواده شهدا ريخته ‏بودند جلوي زندان. علت آنكه اين پرونده هم ثبت شده بود، اين بود كه كسي به اينها را گفته بود كه آقاي حميد يزدي ‏چطور اينهمه چوب را به تاراج مي‌برد و ما كه يكي دو تا يا چند تا هيزم و چوب برداشت كرده‌ايم، شما ما را به ‏عنوان متهم گرفته‌ايد؟ بعد از آن بود كه ديدند دارد مشكل مي‌شود، آنها را آزاد كردند. اسنادش هست، به موقعش ‏اگر لازم باشد و يك موقع دوستان اطلاعات به ما نگويند كه آقا اسناد محرمانه را چرا به مردم نشان دادي و اينها ‏طبقه‌بندي دارد و چه و چه، اسنادش را هم داريم.‏آقاي يزدي از اين دست كارها در كارهاي قضايي مي‌كند، حالا يك وقتي بر اثر فشار مردم [عقب نشيني هايي ‏صورت مي گيرد] چطوري است فشار مردم؟ اينطوري [که بالا گفتيم]...‏هر كارخانه‌اي ضايعات دارد، ضايعات صنعت خودرو يك چيزي نيست كه بريزند بيرون يا بخواهند بازسازي‌اش ‏كنند. مثلا جك آن شكسته يا درش خط افتاده يا چراغش شكسته يا از اين دست چيزها. اينها را قانون مي‌گويد ‏‏"ماشين‌هاي كارشناسي" است و به صورت صفر كيلومتر طبق مزايده به مردم واگذار مي‌شود [...] ‏ايران خودرو مي‌آيد به دستگاه قضايي اعلام مي‌كند كه ما به همه قاضي‌ها ماشين [کارشناسي] مي‌دهيم، ماشين ‏پرشيا مي‌دهيم و زير قيمت. خب چجوري؟ اين ماشين كارشناسي است، ما هم تشخيص مي‌دهيم كه اينها را 8 ‏تومان، 9 تومان بدهيم. ديديم كه كارخانه ايران خودرو بدون هيچ ضابطه‌اي به قضات قوه قضاييه ماشين پرشيا به ‏نصف قيمت داده، بقيه‌اش را هم به اقساط، خيلي‌ها هم كه ماشين به نامشان شد قسط‌ها را هم نپرداختند. همين بذل و ‏بخشش‌ها باعث شد صداي خيلي‌هاي ديگر در بيايد، از همين نهادها و بنيادها. مثلا "بنياد نهج‌البلاغه"، [که گفتند] ‏‏500 دستگاه به‌اش بدهيد آقا! ديد كه بدش نمي‌آيد، گفت 517 تا ديگر هم بدهيد. بنياد نهج البلاغه كي هست؟ علي ‏اكبر ناطق نوري، حسين دين‌پرور، معزي، عسگراولادي، رفيق دوست... يا مثلا مي‌آيند مي‌دهند به باشگاه ‏پرسپوليس. باشگاه پرسپوليس كيست؟ آقاي عابديني. 2000 دستگاه بهشان بدهيد. بنياد ديگري به نام "همگرايي ‏انديشه"، كيست اين بنياد؟ آقاي فلاحيان، آقاي علم الهدي، آقاي ‏X‏ و ‏Y، تعاوني وزارت كشور، 2000 دستگاه ‏‏[گرفتند آنها هم] ... [يا] صنايع هوافضاي وزارت دفاع، فلان قدر. موشك كروز، فلان قدر. حوصله خواندن ‏همه‌اش را ندارم، يك ليست 30 تايي از اينها هستند كه اين ماشين‌ها را زير قيمت به آنها واگذار كردند. كدام ‏ماشين‌ها؟ ماشين كارشناسي؟ نه، به اسم كارشناسي. شروعش با ماشين كارشناسي وارد شد، بعد ماشين صفر ‏كيلومتر مي‌آوردند مي‌دادند به آقايان، به اسم كارشناسي. جالب است كه آن 9-8 ميليون را هم پول نقد نمي‌گرفتند ‏ها، از دم قسط. باز جالب است بدانيد كه چون اينها هم كار سرشان مي‌شد، دو سه قسط را مي‌دادند و بقيه‌اش را ‏نمي‌دادند.‏‏[اين طور بود که] مردم صدايشان درآمد، چطوري صدايشان درآمد؟ وقتي كه ماشين‌هاي كارشناسي خواستند به ‏مردم بدهند. ماشين‌هاي ديگر را كه به نام كارشناسي داده‌اند و رفته، چطوري به مردم بگويند ما هنوز ماشين ‏كارشناسي داريم[؟] نمي‌توانند بگويند. حالا ماشين كارشناسي و ماشين خراب را به عنوان صفر به مردم ‏مي‌فروشند. حتما براي بعضي از شماها هم اتفاق افتاده كه ماشين صفر خريده‌ايد، اما هنوز راه نيفتاده‌ايد اتفاقي ‏براي ماشين افتاده. نگاه مي‌كنيد مي‌بينيد داخلش چيزي شكسته يا بدنه‌اش آسيب ديده يا خط افتاده، ولي به آنها، ‏رئيس دفتر آقاي ادبي، رئيس اداره فروش ايران خودرو، در بازرسي كل كشور اعتراف كرده بود كه بله، آقاي ‏ادبي ساعت 8 شب به بنده گفته بود كه اين پرشياي صفر را ببر بده به آقاي ‏X‏ معاون سازمان بازرسي كل كشور. ‏بعد صدايم كرده كه يك برف‌پاك‌كن آن را بشكن، به عنوان ماشين كارشناسي مي‌خواهد بدهد ديگر، يك برف‌پاك‌كن ‏نو هم بگذار در ماشينش.‏ببينيد با مردم چطوري بازي مي‌كنند. فساد اقتصادي تا كجا، اينقدر جسارت پيدا مي‌كنند، با مردم بازي مي‌كنند، تا ‏هرجا كه دلشان مي‌خواهد. مردم سر و صدايشان درآمد. حدود هزار و سيصد و خورده‌اي از اين ماشين‌ها – که ‏آدمهايش آدمهايي بودند كه پيگير مطالباتشان بودند - مي‌روند شكايت مي‌كنند كه به بازرسي كل كشور. سازمان ‏بازرسي كل كشور مي‌گويد اهه، اين همان‌هاست كه ما گند زده‌ايم، حالا چكارش كنيم، پرونده را نه مي‌توانيم بازش ‏بكنيم، نه مي‌توانيم ببنديمش و بگوييم به ما ربطي ندارد. نمي‌شود، يكي دو تا نيستند كه، حدود هزار وسيد چهارصد ‏تا آدم ريخته‌اند آنجا. مجبور مي‌شوند كه پرونده را ادامه بدهند. آن كارشناس‌هايي كه وسط كار بودند چيزي بهشان ‏نرسيده بود ديگر، نمي‌دانستند كه قصه چيست. آنها پرونده را ادامه مي‌دهند و مي‌روند جلو و نهايتا به جايي ‏مي‌رسد كه همه مسائل رو مي‌شود. تا به جايي مي‌رسند كه پرونده ماستمالي مي‌شود و مي‌رود.‏من در مقابل شهيد باكري ها و شهيد همت‌ها و شهيد زين‌الدين‌ها و... مجبورم، نمي‌توانم سكوت كنم. [تشويق ‏حضار] آنها رفقاي من بودند... به ما مي‌‌گفتند راه شهدا را ادامه دهيد، امام را هوايش را داشته باشيد، نگذاريد امام ‏تنها شود. ما چطوري مي‌توانيم اينها را ببينيم و ساكت باشيم؟بخواهم وقت شما را با اين موارد بگيرم، زياد است. مثلا معدن ذغال سنگ طبس، دوازده تا از معادن در استان ‏خراسان توسط آقاي واعظ طبسي. پرونده المكاسب مال پسر آقاي واعظ طبسي [است].‏اينها همان‌طور كه جناب آقاي احمدي نژاد گفتند در طول 16 سال گذشته، البته نمي‌خواهم بگويم در آن 10 سال ‏اول نبوده، چون شواهد نشان مي‌دهد كه آن موقع هم اتفاقاتي افتاده، ولي عمده اتفاقات در 16 سال دولت آقاي ‏هاشمي و خاتمي بوده، و آقاي احمدي نژاد گفتند اينها در اين 16 شانزده سال يك شبكه مافيايي فاميلي ايجاد كرده‌اند ‏و تنيده‌اند در هم، كه پاره كردن اين شبكه مفاسد خيلي سخت شده است.‏از هر زاويه اي بخواهيم به مفاسد اقتصادي بنگريم مصيبت بيشتري را خواهيم ديد. اما رئيس جمهور در برخورد ‏با مفاسد اقتصادي با هيچ كس تعارف ندارد. وقتي گزارش‌هايي مبني بر تخلف برادر ريس جمهور به عنوان ‏بازرس ويژه به رئيس جمهور مي رسد، احمدي نژاد فوراً او را بركنار مي‌كند كه بعداً مشخص مي‌شود اين ‏گزارش‌ها بي‌پايه و اساس بوده است، كه اين اقدام رئيس‌جمهور مي تواند امتياز بزرگي براي ملت ايران باشد.‏احمدي نژاد مي خواهد دست مفاسد اقتصادي را از امكانات دولتي كوتاه كند. در حال حاضر دولت به تنهايي به ‏مبارزه مفاسد اقتصادي برخاسته و هيچ كس دولت را حمايت نمي كند.‏در پرونده قاچاق كالا از فرودگاه پيام، قاچاقچي بزرگ فرودگاه پيام هزار و صد پرونده قاچاق كالا دارد، اما هنوز ‏موفق به بازداشتش نمي‌شويم، چرا كه تحت‌الحمايه آقاي ناطق نوري است. در مورد سلطان شكر و مافياي شكر هم ‏بايد بگويم كه آقاي مدلل، داماد يكي از علماي بزرگ بوده است. مدلل با همكاري شخصي به نام محمدرضا يوسفي ‏اقدام به اين كار مي‌كردند كه پس از رو شدن فعاليتشان حاضر شده بودند 700 ميليارد تومان براي مختومه شدن ‏اين پرونده بپردازند.‏در مورد قاچاق سيگار، اساسا توليد و قاچاق سيگار توليد توتون ايران را فلج كرده و كارگران اين كارخانه‌ها را ‏بيكار كرده. ‏‏[در پاسخ به سؤالي درباره سقوط هواپيماي شهيد كاظمي] اين پرونده را من بررسي نكرده‌ام، اما طبق آنچه از ‏شواهد پيداست، مي‌توان ماجرا را عمدي داشت و دست يكي از سران وقت سپاه در آن دخيل بود. ما دو سقوط ‏هواپيما داشتيم. يكي شهيد كاظمي و ديگري شهيد دادمان. در مورد دادمان ماجرا عمدي بود، پرونده‌اي هزار ‏صفحه‌اي اين را مي‌گويد.‏البته تصادف و كشته شدن كريمي وزير دادگستري سابق يك حادثه طبيعي بود. كريمي از جمله كساني بود كه در ‏مبارزه با مفاسد جدي بود اما در بعضي موارد خيلي زياده‌روي مي‌كرد، به طوري كه در قضيه خاك سرخ جزيره ‏هرمز بدون دليل معدن را متوقف كرد به خاطر اينكه اعلام كردند اين معدن وابسته به آيت الله خزعلي است كه ‏مشخص شد چنين چيزي در كار نيست.‏درباره مفاسد اقتصادي آقاي هاشمي رفسنجاني و خانواده‌اش هم، آن قدر مفاسد اقتصادي اين خانواده زياد است كه ‏اصلاً قابل گفتن نيست. اما يكي از مفاسد اقتصادي اين خانواده كه ميلياردها دلار [بوده] از محل عدم پرداخت ‏عوارض به دولت [بوده و] پول را بالا كشيدند، واردات خودروي دِوو بود. يك سوم جزيره كيش، پارك جنگلي در ‏شمال [؟] را هم بايد از ديگر مفاسد اقتصادي خانواده هاشمي بيان كرد.‏در حال حاضر اسطبل اسب هاي دختر هاشمي فقط روزي 100 هزار تومان پول هندوانه‌هايي است كه براي ‏اسب‌ها مي ريزند. شركت نفتي اين خانواده به همراه عمه خانم يعني خواهر هاشمي در كانادا هم كه ديگر قابل ‏گفتن نيست.‏پسر وسطي هاشمي به نام مهدي كه در سازمان مديريت بهينه سوخت مديريت مي‌كرد، با استخدام زيباترين ‏دختران از آنها چه سوء استفاده‌هايي كه نمي‌كرد و بعداً كه فيلم از اتاق او كشف شد عمق كثيف‌كاري‌هاي او ‏مشخص شد

مجلس یا طویله

عصرایران-بعد از بازداشت چند روزه یکی از نمایندگان مجلس هفتم به اتهام اخلاقی، خبرنگار عصرایران از بازداشت یکی دیگر از نمایندگان مجلس هفتم به همین اتهام خبردار شد. به گزارش خبرنگار عصر ایران دادسرای عمومی وانقلاب تهران در بخش بازپرسی کارکنان دولت یکی دیگر از نمایندگان دوره هفتم مجلس شورای اسلامی را که به علت مسائل سوء اخلاقی تحت تعقیب بود پس از رسیدگی و احراز اتهامات وارده بازداشت کرد . بر اساس این خبر این نماینده سابق هم اکنون با صدور قرار در زندان اوین به سر می برد. خبرهای خبرنگار عصرایران حاکیست این نماینده دوره هفتم مجلس که در انتخابات اخیر رد صلاحیت شده است علاوه بر مسائل اخلاقی به تخریب و تیراندازی غیرمجاز با اسلحه، حمله مسلحانه به شاکیان خود و درگیری و ضرب و شتم متهم است. گفتنی است چندی قبل نیز یکی از نمایندگان در اخرین روز کاری مجلس هفتم به اتهامات اخلاقی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.

اتهام سوء استفاده اقتصادی عباس پاليزدار


خبرنامه گويا - عباس پاليزدار دبير هيات تحقيق و تفحص از قوه قضاييه که چندی پيش در سخنانی در دانشگاه همدان و شيراز از فساد اقتصادی بسياری از سران نظام سخن گفت به نوشته خبرگزاری فارس بازداشت شد. به نوشته فارس وی به اتهام مسائل مالی و نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومی به دادسرا فراخوانده شده است. پاليزدار در سخنانی گفته بود: "چرا ما نمی توانيم با مفاسد اقتصادی برخورد کنيم چون سران بزرگ مملکت در اين رابطه دخيل هستند." از قرار معلوم اصلی ترين اتهام پاليزدار افشای نام گروهی از مسئولين جمهوری اسلامی به عنوان "مفسدين اقتصادی" است؛ کسانی چون محمد يزدی (عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان، دبير جامعه مدرسين حوزه ‏علميه قم و رئيس سابق قوه قضاييه)، محمد امامی کاشانی (عضو شورای ‏نگهبان و امام‌جمعه تهران)، علی‌اکبر ناطق نوری (رييس بازرسی ويژه دفتر رهبری و عضو مجمع تشخيص مصلحت ‏نظام)، واعظ طبسی (توليت آستان قدس رضوی) به همراه فرزندش ناصر واعظ طبسی، معزی (معاون رئيس دفتر رهبری)، حبيب الله ‏عسگراولادی (دبيرکل موتلفه اسلامی)، محسن رفيقدوست (رييس سابق بنياد مستضعفان) و فرزندان هاشمی رفسنجانی.

خبرگزاری فارس:

بر اساس شکايت مدعی العموم اتهامات پاليزدار متعدد بوده و شامل عناوين مجرمانه‌ای از قبيل نشر اکاذيب، تشويش اذهان عمومی و ... است. تحقيقات اوليه توسط بازپرس پرونده صبح امروز انجام شد علاوه بر مدعی العموم، بانک ملت نيز به دليل عدم بازپرداخت اقساط تسهيلات شش ميليارد تومانی که وی از اين بانک دريافت کرده از شاکيان پرونده پاليزدار است. عباس پاليزدار که اتهام سوء استفاده اقتصادی وی در حال پيگيری در نهادهای نظارتی می باشد، اخيرا با حضور در برخی مجامع و با فرافکنی و دروغ پردازی، اتهاماتی را متوجه برخی شخصيت های نظام نموده است.

اظهارات غير واقعی پاليزدار و گفتگوهای او با رسانه های بيگانه همچون صدای آمريکا و راديو فردا (وابسته به سازمان سيا) و بنگاه سخن پراکنی "بی بی سی" زمينه فشار و جنگ روانی عليه برخی مسئولان را فراهم کرده است. عباس پاليزدار که اتهاماتش در حال پيگيری است برای اينکه سخنانش را موجه جلوه دهد، اقدام به جعل عناوينی همچون عضو ستاد انتخاباتی احمدی نژاد، دبير کميته تحقيق و تفحص مجلس و معاون مرکز پژوهش های مجلس کرده است. در همين ارتباط مسعود زريبافان دبير سابق دولت در گفتگو با فارس گفت: پاليزدار هيچ نسبتی با دولت نهم ندارد و عضويتی در ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد و رايحه خوش خدمت نداشته و مواضع افراد بازی خورده را نبايد به حساب دولت گذاشت. مهرداد بذرپاش رئيس ائتلاف رايحه خوش خدمت نيز در گفتگو با فارس، نسبت دادن فردی به نام پاليزدار به اين ائتلاف توسط برخی رسانه‌ها را‌ شيطنتی برای ايجاد فتنه ارزيابی کرده است. حسن کامران مسئول هيات تحقيق و تفحص از قوه قضائيه نيز انتساب پاليزدار که خود را دبير اين هيات معرفی کرده، کذب محض دانسته است. همچنين مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هم نيز وجود چنين فردی به عنوان معاون در اين مرکز را رد کرده است که نشان از جعل عنوان دارد.

خبرگزاری انتخاب :

خبرنگار سرويس سياسی خبرگزاری «انتخاب»، به نقل از يک منبع مطلع گزارش داد: پاليزدار رئيس امور زيربنايی مرکز پژوهش‌های مجلس ارتباط ويژه ای با احمد توکلی رييس اين مرکز دارد.

ماتاموروس، مکزیک. برخورد یک خودرو با دوچرخه‌سواران یک کشته و 14 زخمی برجا گذاشت.

افزوده شدن ۱۰ مناسبت جديد به تقويم کشور

به گزارش خبرنگار مهر منصور واعظی دبير شورای فرهنگ عمومی کشور از افزوده شدن ۱۰ مناسبت جديد به مناسبت های مندرج در تقويم رسمی کشوربه شرح زیرخبرداد:
۱- سوم ارديبهشت همزمان با زادروز شيخ بهايی که يکی از ابعاد وجودی او در معماری تبلور پيدا کرده، به نام روز معماری نامگذاری شد. پيش از اين ما روزی به نام مهندسی داشتيم که پنجم اسفند بود که با حذف اين روز، روز جديدی به تقويم آمد. ۲- روز ۱۷ خرداد به روز بزرگداشت حاج ملا هادی سبزواری ناميده شد ۳- اول آذر روزی که قانون بورس کشور به تصويب رسيد، به نام روز بورس يا بازار سرمايه نامگذاری شد. ۴- روز ۲۰ فروردين شهادت مرتضی آوينی به روز هنر اسلامی نامگذاری شد. ۵- روز ۲۲ ارديبهشت زادروز شيخ مرتضی انصاری به نام روز فقه و زندگی ناميده شد. ۶- اول ذی حجه روز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه (ع) به نام روز ازدواج نامگذاری شد. ۷- روز ششم مرداد به جای دو روز مستقلی که قبلاً با عنوان های کارآفرينی و آموزش های فنی و حرفه ای بود، به همين نام و در يک روز گرد آمد. ۸- روز ۳۰ آذر که شب آن طولانی ترين شب سال است به نام شب يلدا نامگذاری شد. ۹- روز ۱۸ اسفند که روز تاسيس کانون های فرهنگی هنری مساجد است به نام روز مسجد ناميده شد. ۱۰- روز چهارم مرداد که اولين نماز جمعه کشور برگزار شد به نام روز نماز جمعه ناميده شد. ۱۱- روز ۱۳ شهريور سالروز بزرگداشت ابوريحان بيرونی هم به نام روز مردم شناسی نامگذاری شد.

۱۳۸۷ خرداد ۱۸, شنبه

۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

۱۳۸۷ خرداد ۱۶, پنجشنبه

میان ماه من تا ماه گردون...

نوری زاده:
شنبه 31 مه تا دوشنبه 2 ژوئن
1 ـ سرانجام معلوم شد آقای ایهود اولمرت رهبر حزب کدیمان و نخست وزیر دولت ائتلافی اسرائیل 9 سال پیش 150 هزار دلار از دوست یهودی آمریکائی خود «موریس تالانسکی» دریافت کرده تا در مبارزات انتخاباتی خود و انتقال از شهرداری بیت‌المقدس به پارلمان و کابینه، از این پول استفاده کند. بی‌آبرو کردن اولمرت آن هم درست در زمانی که او گرم گفتگوهای پنهان با سوریه جهت بستن پیمان صلح با رژیم بشارالاسد از یک سو و حزب‌الله جهت مبادله دو سرباز اسیر اسرائیلی با تعدادی از زندانیان لبنانی از سوی دیگر بود، مساله ساده‌ای نیست، در واقع تاریخ معاصر اسرائیل گواه صادقی است بر اینکه هر بار دولتمردی، جرأت آن پیدا می‌کند صلح را به عنوان یک استراتژی جدی، مد نظر قرار دهد دستهای پیدا و پنهانی بی‌آبرویش کرده است. در این زمینه به یاد داریم که اسحاق رابین دولتمردی که در عرصه جنگ به بالاترین و والاترین جایگاه رسیده بود، با این اتهام که همسرش از یک دوست آمریکائی 2500 دلار هدیه گرفته ناچار به کناره‌گیری شد و چند سالی طول کشید تا بار دیگر به صحنه بازگشت. در ایران رژیم تصویری از اسرائیل ارائه می‌دهد که تماماً سیاهی است. در نگاه رژیم عده‌ای یهودی مهاجر اروپائی سرزمین فلسطین را اشغال کرده‌اند و از بامداد تا شام مشغول جنایت، فساد، شکنجه و توطئه هستند. به گمان من برای شناختن اسرائیل بیش از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که اسرائیل با همه عیب‌ها و ایرادها، یک دمکراسی است که در آن رسانه‌ها آزادند، دستگاه قضائی استقلال کامل دارد، و اعضای پارلمان بدون نظارت شورای نگهبان با رأی مردم انتخاب می‌شوند و در برابر مردم مسئول و جوابگو هستند. مقایسه‌ای مختصر بین جمهوری ولایت فقیه و اسرائیل، آشکار می‌کند کدامیک راست می‌گویند و دولتهایشان با شفافیت عمل می‌کنند.2500 دلار هدیه از یک دوست به همسر رابین او را که در اوج قدرت و محبوبیت بود از کرسی قدرت به زیر کشید و هدیه 150 هزار دلاری آقای تالانسکی می‌رود که نقطه پایان بر کتاب زندگی سیاسی ایهود اولمرت بگذارد.در ایران اما آقای مهدی کروبی بیش از نیم میلیارد دلار از شهرام جزایری (که اخیراً به زندانی سنگین و پرداخت بالاترین مبلغ جریمه در تاریخ دادگستری نوین ایران و البته 29 ساله بازگشت به عصر حجر، محکوم شده است) پول گرفت و وقتی از او سؤال کردند که چرا گرفته است گفت ما آخوندها یک عمر از مردم پول گرفته‌ایم. او داد، ما هم گرفتیم. سید هادی خامنه‌ای اخوی رهبر نیز که همراه 54 نماینده دیگر مجلس رشوه‌های کلان از جزایری گرفته بود یادآور شد برای انتشار روزنامه‌اش ناچار به قبول این هدیه کلان شده است. مافیای هفت‌سری که امروز در جمهوری ولایت فقیه همه معاملات را در چنگ دارد، رشوه‌گیری و فساد را دو اصل اساسی حکومت کردن و قدرت داشتن می‌داند. بنابراین عین خیال رژیم نیست که فاطمه خانم کروبی وقتی بخش پزشکی بنیاد شهید را زیر نظر داشت چه نوع معاملات خرید دارو ـ آن هم در زمان جنگ ـ انجام داده و نصیبش از این معاملات چه بوده است. رئیس جمهوری پیشین اسرائیل آقای موشه قصاب با شکایت منشی‌اش نسبت به دست درازی‌های جنسی او، حقاً که بی‌آبرو شد و سرانجام نیز با خفت هفته‌های پایانی ریاست جمهوری را سر کرد. در مملکت ولایت فقیه اما اگر شیر از پستان ولایت نوشیده باشی، می‌توانی دست به هر فسق و فجور و فسادی بزنی، در مقام فرمانده نیروی انتظامی پایتخت، با هفت زن برهنه در حال رکوع و سجود با منقل و ویسکی و کوکائین دستگیر شوی و یک ساعت بعد به دستور رفیق شادخواریهایت سعید مرتضوی آزاد شوی. بله، می‌توانی حاج سلمان (سردار سلمان خدادادی فرمانده سپاه منطقه ملکان و نماینده این شهر در مجلس هشتم) باشی، به دو دختر باکره از خانواده‌ای محروم تجاوز کنی، زنی شوهردار را با شوهر معتاد، با تهدید به اینکه شوهرت را به جرم قاچاق سی سال زندانی می‌کنم، به تسلیم و تمکین واداری و بعد که این زن شوهردار حامله شد او را نزد یک قابله دهاتی بفرستی که به جانش بیفتد و زن بدبخت تا پای مرگ برود. بعد هم وقتی بر اثر شکایت دستگیرت می‌کنند به یاری حداد عادل و سعید مرتضوی و سردار جعفری فرمانده سابقت یک شبه آزاد می‌شوی و برای ادای وظیفه نمایندگی به دارالشورای اسلامی باز می‌گردی.تفاوت اسرائیل صهیونیست با جمهوری اسلامی ناب انقلابی محمدی در همین مسائل است

چه باید کرد ؟

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار اکنون که این نامه را می خوانید، بیش از ۷۵ ساعت از اعتصاب غذای ۷۲ دانشجوی دختر و پسر دانشگاه تربیت معلم تهران پردیس کرج می گدرد . اما واقعیت این است که از دو روز قبل از اعتصاب غذای رسمی دانشجویان تربیت معلم غذای گرم نخورده اند و نخواهند خورد. با اینکه در تعطیلات به سر می بریم، تعطیلاتی که پیش از امتحانات بر دانشگاه خیمه زده است، با این حال هرگاه که تریبون آزادی برگزار می شود بیش از ۱۵۰۰ دانشجو برای گفت و شنود در این جلسات حضور پیدا می کنند. در این حال مسئولین دانشگاه لحظه به لحظه به فشار خود بر دانشجویان متحصن می افزایند گویا در خیال خام خویش اینگونه می پندارند که با این اعمال فشار می توانند عزم ما را سست کنند. بی شک فشار هایی همچون تهدید و ارعاب خانواده ی دانشجویان متحصن، قطع آب، ایجاد اختلال در تلفن همراه، قطع اینترنت دانشگاه، زندانی کردن دانشجویان در محل تحصن، افزودن نیروهای ناشناس در لباس حراست، ممانعت از بردن دانشجویانی که از لحاظ جسمانی بسیار تضعیف شده اند به بیمارستان و تزریق داروی دیازپام به دانشجویان ضعیف شده برای سست کردن و خواب آلودگی دانشجویان و غیره و غیره، که عکس و فیلم همه ی این موارد موجود است - ولی به دلیل محدودیت های موجود ما امکان انتشار آنها را هنوز پیدا نکرده ایم – بدور از شرافت انسانی است و کسانی هم که در برابر این حوادث سکوت اختیار می کنند در پیشگاه خدا باید سکوت بشکنند و جواب پس دهند. در ذهن تک تک این دانشجویان سوالی بزرگ وجود دارد که سنگینی آن از سنگینی اعتصاب غذا و فشار های وارده بیشتر است. در سرزمینی که مردمان آن داعیه دار هم دردی، همراهی و نوع دوستی هستند چگونه اینگونه نسبت به ۷۲ نفر از فرزندان این مرزو بوم که برای استیفای حقوق پایمال شده ی شان دچار ضعف جسمی هستند بی تفاوت هستند؟ قطعا سعدی شاعر بزرگ ایرانیان اگر چنین روزی را می دید هیچگاه چنین شعری را که نماد فرهنگ والای ایرانیان بوده است را نمی سرود. ما دانشجویان متحصن تربیت معلم تهران به صراحت اعلام می کنیم که قوت روحی مان از ضعف جسمی مان پیشی جسته است و جان می دهیم، حق می گیریم و در این راه جز به خدا و اراده ی دانشجویان به کسی امید نداریم. اما از شما مردم عزیز و پاکدل و نمایندگان با وجدان مجلس شورای اسلامی و دانشجویان متعهد و قشر همدرد تقاضا داریم که مانع فاجعه فرهنگی به اسم بی مسئولیتی و بی تفاوتی نسبت به انسان ها در این مرز و بوم شوید که همانا درد واقعی که ما دانشجویان متحصن را آزار می دهد همین درد نوظهور فرهنگی است. دانشجویان متحصن دانشگاه تربیت معلم تهران